ANA DİLİM HANI?
biz turkuz
با توجه به كثير المله بودن كشور وسياستهاي حكومت كه در طول
رژيم استبدادي پهلوي در مورد مليتها اعمال شد تقريبا در هفت دهه اخير نوعي بحران
هويت در ميان اقوام وملل مختلف كشور مشاهده مي شود . سر آغاز چنين بحراني را مي
توان اعمال سياست مبتني بر شبيه سازي جهت ايجاد وتعميق همگرايي اجتماعي وبرپائي
دولت –ملت واحد در دوره حكومت استبدادي رضا خان قلمداد نمود . در آن دوره با توجه
به ابزاري كه رژيم در اختيار داشت وسياستهايي كه اعمال مي نمود سعي در از بين بردن
مليتهاي مختلف وجذب آنها در فرهنگي خاص نمود . با توجه به اينكه بجزء ملت
آذربايجان ، ساير ملل بنحوي با فرهنگ غالب رابطه نژادي وقومي داشتند ، ونيز تاثير
شگرف آذربايجانيان در تحولات معاصر كشور و… آنان از طرف ملت آذربايجان خطر بيشتري
را براي خود احساس كرده ودر راستاي اجراي سياستهاي شبيه سازي ، فرهنگ ملت
آذربايجان بود كه بيشتر در معرض اضمحلال ونابودي قرار گرفت . حتي در اين راه از
اين كوششي درريغ نكرده وبا فريب افراد به اصلاح نخبه از ميان خود ملت آذربايجان از
قبيل كسروي ، اراني ، محمود افشار و…. به تحريف تاريخ مردم آذربايجان پرداختند .
بدنبال چنين اعمال استعمارگريايانه اي ، عمده ملت آذربايجان دچار نوعي بحران هويت
گرديدند .
با توجه به مطالبي كه عنوا ن شد ، در اين مقاله به بررسي نقش رسانه صدا وسيما در
ايجاد بحران هويت در آذربايجان مي پردازيم .
در ساليان گذسته تاثير اين رسانه در شكل گيري هويت اشخاص بدليل عدم گستردگي نسبت
به زمان كنوني خيلي كم بود .ليكن در عصر حاضر به علت گسترش ارتباطات ، دسترسي به
راديو وتلويزيون در اقصي نقاط جهان وكشور مي تواند نقش تعيين كننده اي داشته باشد
.
با پيروزي انقلاب اسلامي انتظار مي رفت كه سياست شوم شبيه سازي ملتها در كشور ريشه
كن شود وبا توجه به رسالتي كه بر عهده رسانه هاي ارتباط جمعي ، بويژه صدا وسيما مي
باشد بتوان به نوعي اشتباهات وظلمهاي گذشته را در خصوص ملت آذربايجان جبران نموده
وبا گسترش فرهنگ مردم اين خطه ، خلا هويتي وفرهنگي ايجاد شده در آنان را پر كرد .
اما ، عملكرد صدا وسيما ( از قبيل پخش سريالهاي توهين آميز و..) در طي دو دهه اخير
نشان داد كه هنوز پس مانده هاي تفكرات ضد انساني ونژاد پرستانه در تار وپود نظام ،
با لا خص صدا وسيماي جمهوري اسلامي ، رخنه كرده وبيش از پيش در اجراي سياستهاي شوم
خود گام بر مي دارند .
در روزگاري كه بقاي فرهنگها به توانايي راديو وتلويزيون بستگي دارد ، انتظار مردم
آذربيجان ، بويژه قشر روشنفكر وجوان در سالهاي اخير اين بود كه با احداث شبكه
استاني سيما در استانهاي مختلف آذربايجان وپخش برنامه هاي مختلف در زمينه فرهنگ
وتاريخ آذربايجان بتوان هويت واقعي مردم را به آنان شناساند .
افسوس وصد افسوس كه با هزاران آرزو شبكه هاي استاني نيز در استانهاي مختلف
آذربايجان احداث شد . عملكرد شبكه هاي استاني در طول عمر كوتاه خود نشان مي دهد كه
اينان نه تنها در راه شناخت هويت وفرهنگ واقعي مردم گام بر نمي دارند ، بلكه با
سياستي كه در پيش گرفته اند موانع جدي تري را نيز بر سر راه چنين شناختي ايجاد مي
كنند . در شناخت سياستهاي شبكه استاني سيما در مناطق مختلف آذربايجان مي توان به
بررسي برنامه هاي ارائه شده از سوي آنان پرداخت . براي مثال ، برنامه هاي كودك كلا
به زبان فارسي پخش مي شود وبرنامه هايي را كه به زبان تركي ( البته به قول خودشان
آذري ! ) پخش مي شود
عمدتا مر بوط به كشاورزي ، مسائل روستايي و…مي باشد ( البته آنهم به زباني كه فقط
فعلهايش تركي است وفهم آن براي غيرترك زبانان راحتر از خود تركهاست .) با توجه به
اينكه هويت واقعي يك شخص بيشتر در دوران كودكي ونوجواني شكل مي گيرد با ارائه چنين
برنامه هايي ، كودكان اين مرز وبوم را از فرهنگ وهويت واقعي خويش دور نگه داشته
وزبان تركي را زباني درجه پايين معرفي مي كنند . در واقع با ارائه چنين برنامه
هايي هويت كودكان را به صورت دلخواه خود شكل مي دهند ، وبه اصطلاح با پنبه سر مي
برند . متاسفانه تا حدودي نيز در اجراي سياستهاي شوم خود موفق بوده اند . البته
ذكر اين نكته نيز لازم است كه برخي در توجيه پخش برنامه ها به زبان فارسي ( بيش ار
50% ) عنوان مي كنند كه در اين استانها چند صد نفري غير ترك وجود دارند بهتر است
كه آنان نيز از برنامه هاي سيما حداكثر فيض را ببرند . در جواب آنان بايستي گفت كه
با وجود 6 شبكه سراسري چه لزومي دارد در اين شبكه ها فارسي پخش شود ؟ در اين صورت
بايستي بدليل ترك زبان بودن بيش از نصف مردم كشور ، لا اقل نصف برنامه هاي شبكه
سراسري سيما بايستي به زبان تركي باشد .
سوالاتي كه براي مسولين صدا وسيما مي توان مطرح نمود اين است كه تا چه اندازه در
معرفي وشناسايي فرهنگ مردم آذربايجان تلاش كرده اند ؟ چه برنامه هايي را پخش كرده
اند كه معرف تاريخ ، فرهنگ وتمدن اين خطه باشد ؟ هدف از پخش برنامه هاي كودك به
زبان فارسي چيست ؟ مگر پدران مادران يا حتي خود كودكان به زبان فارسي تكلم مي كنند
كه برنامه هاي آنان به زبان فارسي پخش مي شود ؟ تا چه اندازه شخصيتهاي تارخي ،
سياسي ، فرهنگي آذربايجان را به مردم شناسانده اند و…
بالاخره اينكه تا كي مي خواهند به اين سياستهاي غلط خود ادامه دهند ؟
نهايتا مي توان گفت كه شبكه هاي استاني سيما در طول عمر كوتاه خود ثابت كرده اند
كه برنامه هاي آنان به درد مردم اين منطقه نمي خورد ، چنين نتيجه اي را مي توان با
نظر سنجي از مردم آذربايجان به دست آورد .
به اميد آن روزي كه شاهد احداث شبكه سراسري سيما به زبان تركي وپخش برنامه هاي
متنوع ومطابق با فرهنگ وتاريخ ملت آذربايجان وخواست مردم اين منطقه از كشور باشيم
.
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |