ANA DİLİM HANI?

biz turkuz

هيجراندا چاتار باشا، گلر نازلي نيگاردا



 

سال ۱۳۸۶ سالي متفاوت براي جنبش دانشجوئي آذربايجان و فعالين حركت ملي خواهد بود. امسال جنبش دانشجوئي آذربايجان در صدد گراميداشت روز دانشجو در آذربايجان و از سوئي گراميداشت اولين سالگرد قيام بزرگ و ملي اول خرداد در تبريز و ساير شهرهاي آذربايجان مي باشد. سالي پر جنب و جوش و همراه با شور و هيجان…

۱۹ ارديبهشت ۱۳۸۶ مصادف با دوازدهمين سالروز اعتراضات ضد آپارتايدي دانشجويان دانشگاههاي تبريز، اروميه و تهران در اعتراض به پرسشنامه تبعيض آميز و راسيستي صدا و سيماي شونيسم فارس، روزيست كه هرگز از ياد و خاطره فعالين دانشجوئي حذف نخواهد شد.

امسال متفاوت از سالهاي قبل فعالين دانشجوئي منتظر مجوز شوراهاي فرهنگي دانشگاهها جهت برگزاري مراسم روز دانشجو نخواهند ماند. از همينك فعالين دانشجوئي هم قسم مي شوند كه در صورت عدم صدور مجوز خود راسا و با وحدت نظر كامل ياد و خاطره اين روز بزرگ را زنده بدارند.

۱۹ ارديبهشت بعنوان روز دانشجو براي دانشجويان آذربايجاني كه خواهان ايجاد جنبشي مستقل و خارج از سايه ۱۶ آذر مي باشند از اهميت فوق العاده اي برخوردار است. عليرغم توقيفي و تعطيلي چندين نشريه و تشكل دانشجوئي اعم از تشكل آرمان و جمعيت اسلامي دانشجويان باز محافل دانشجوئي در تكاپو براي برگزاري موفقيت آميز اين روز مهم هستند. دانشجويان در پي انتشار ويژه نامه هايي به همين مناسبت بوده و پيش بيني مي شود چندين ويژه نامه در اين حصوص در روزهاي آتي در دانشگاههاي آذربايجان منتشر گردد.

بخش رسانه اي جنبش دانشجوئي آذربايجان نيز به همين مناسبت در زير تعدادي از مقالات مرتبط با اين روز را جهت استفاده دانشجويان تقديم مي دارد. همچنين از تمامي فعالان علاقمند درخواست مي شود نظرات، پيشنهادات و مطالب ارزشمند خود را به آدرس الكترونيكي وبلاگ ارسال دارند تا جهت استفاده عموم در وبلاگ بارگذاري گردد.

بخش رسانه اي جنبش دانشجوئي آذربايجان-گله جك بيزيمدير
۱۹ فروردين ۱۳۸۶

بررسي مواضع و عملكرد جنبش دانشجوئي آذربايجان در سال ۱۳۸۵

سال ۱۳۸۵سالي متفاوت از ديگر سالها براي جنبش دانشجوئي آذربايجان بود. جنبش دانشجوئي آذربايجان را بايستي بعنوان جنبشي كه نزديك به دو دهه تجربه مبارزاتي بر عليه شونيسم فارس و تبعيض نژادي دارد، شناخت.

بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق، پايان جنگ هشت ساله بين ايران و عراق، فجايع ارتش سرخ روسيه در شب ۲۰ ژانويه باكو و گسترش تبعيضات اقتصادي-فرهنگي بين آذربايجان جنوبي و ساير مناطق در ايران، جنبشي در دانشگاههاي كشور شكل گرفت كه بعدها با تكامل بيشتر و اخذ تجربه هاي فراوان نام جنبش دانشجوئي آذربايجان را بر خود نهاد. اين جنبش با افت و خيزهاي فراوان خود را به سال ۱۳۸۵ رساند. سالي كه مي توان از آن بنام سال حضور رسمي اين جنبش در عرصه سياسي دانشگاههاي كشور و حركت ملي آذربايجان نام برد.

اگرچه اين جنبش فعاليتهاي بي شماري در طول ساليان گذشته در عرصه مبارزات ضد تبعيض نژادي داشته، اما سال ۱۳۸۵ از آن نظر اهميت دارد كه اين جنبش توانست صداي خود را از پشت ميله هاي دانشگاه به داخل توده اجتماعي برده و ملت آذربايجان را با خود همگام سازد. فعالان جنبش دانشجوئي در اقدامي هوشمندانه و استراتژيك با طرح روز ۱۹ ارديبهشت (سالروز خيزش ضد آپارتايدي دانشجويان دانشگاه تبريز در سال ۱۳۷۴ بر عليه پرسشنامه ضد انساني و فاشيستي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران) بعنوان روز دانشجو باعث شدند تا اين جنبش از سايه سياه و شوم ۱۶ آذر بيرون آمده و بعنوان جنبشي مستقل و با كاركردهايي ويژه مطرح گردد.

همچنين جنبش با انتخاب رسمي شعار “گله جك بيزيم دير” با اعتماد و اطميناني بيشتر قدم در راه مبارزات مدني و ملي خود گذاشت. طبيعي است كه اين جنبش نمي توانست كاركردي حزبي داشته و همچون يك حزب با اساسنامه و مرامنامه اي مشخص و با كادري مشخص به فعاليت بپردازد. از اينروي اين جنبش شامل طيف هاي فراواني از دانشجويان آذربايجاني در دانشگاههاي سراسري و آزاد بود كه همگي در يك كلام معتقد به مبارزه جدي بر عليه تبعيضات نژادي، زباني، اقتصادي-فرهنگي-اجتماعي بوده و منافع ملي آذربايجان و سعادت ملي اين ملت شريف و مظلوم خط قرمز آنان بود. شيوه هاي مبارزاتي اين جنبش كاملا مدرن، مدني، صلح آميز و بدور از خشونت بوده است.

اين جنبش در يك كلام با آغوشي باز و گسترده همه دانشجويان فعال و ملي اعم از ” مجمع دانشگاهيان آذربايجان”، ” تشكل آرمان”، ” جمعيت اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان”، كانونهاي ادبي-فرهنگي فعال در دانشگاهها و نشريات دانشجوئي را بصورت اندامهائي پايا و پويا در بر گرفته است. البته اين به مفهوم هدايت و راهبري همه فعالين و تشكلهاي دانشجوئي دانشگاههاي كشور از مركزي واحد نبوده و نيست. بلكه تاكيد بر اقدامي هماهنگ در اتخاذ تصميمات و مواضع مشترك از سوي همه دانشجويان در مواقع مقتضي مي باشد. همچنانكه قيام سرتاسري ارديبهشت و خرداد ۱۳۸۵ دانشگاههاي كشور، مراسم اول مهرماه و روز جهاني زبان مادري تاكيدي بر اين نكته مي باشد.

نكته مهم و بديهي ديگري كه دوستان فعال دانشجوئي بدان اذعان دارند اينست كه جنبش دانشجوئي آذربايجان-گله جك بيزيمدير- بدور از منم منم گوئيهاي رايج در حركت ملي تنها سعي بر اين دارد كه با حفظ موضع بي طرفي در بين گروهها و فعالين زمينه همگرائي و اتخاذ تاكتيك هاي مشترك را مهيا نموده و از سقوط حركت در منجلاب استبداد و ديكتاتوري جلوگيري نمايد. اين جنبش نه قصد مصادره فعاليت گروهي را داشته و نه ادعاي رهبري جنبش دانشجوئي و حركت ملي آذربايجان را دارد. اين جنبش و فعالان آن مفتخر خواهند شد اگر لياقت جاده صاف كني حركت ملي را داشته باشند.

از هدفهاي ديگر اين جنبش ايجاد بستر و زمينه اي بر انتشار افكار و عقايد فعالين حركت ملي و تحليلهاي قابل توجه و راهگشاي آنان بوده است. فعالين دانشجوئي و هسته مركزي جنبش كه خود افتخار پرداخت هزينه هايي فراوان در مسير مبارزاتي خود را دارند، قصد دارند تا زمانيكه شرايط براي يك حضور حزبي و تمام عيار مهيا نشده در قالب اين جنبش به مبارزه ضد تبعيض نژادي خود ادامه دهند. در اين قسمت مروري كوتاه بر وضعيت فعالين در دانشگاههاي مختلف خواهيم داشته و خلاصه اي از عملكرد آنها را بيان خواهيم نمود.

دانشگاه تبريز

دانشگاه تبريز كه از ساليان گذشته كانون مبارزات دانشجوئي آذربايجان بوده است از دو مشكل اساسي رنج مي برد. اولين مشكل وجود حصارهاي امنيتي در دانشگاه و داخل شهر مي باشد. بي شك بيشترين توان نيروهاي حراستي و امنيتي صرف ايجاد جو خفقان، رعب و وحشت در دانشگاه تبريز مي شود. كانونهاي دانشجوئي از جمله انجمن ادبي سهند و كانون آذربايجان شناسي و نشريات دانشجوئي در معرض تهديد و توقيف هستند.

با تعويض هيات رئيسه و مدير حراست دانشگاه اين فشارها روبه افزايش گذاشته است. روند حركت حراست و شوراي فرهنگي دانشگاه طوري است كه عملا هر نوع امكان تشكيل گروه و سازمان دانشجوئي از بين رفته و مجوزي براي برگزاري مراسم هاي دانشجوئي داده نمي شود. از اينروي اغلب دانشجويان فعال آذربايجاني ترجيح مي دهند در قالب انجمن هاي اسلامي دانشجويان به فعاليت بپردازند. در اين دانشگاه امكانات اينترنتي براي دانشجويان كارشناسي اصلا وجود نداشته و جريان آزاد اطلاعات با مشكل مواجه شده است.

مشكل دوم در ارتباط با فعاليت دانشجويان عبارت از وجود تعداد انگشت شماري از دانشجويان متمايل به جرياني خاص در خارج از دانشگاه، مي باشد. اين تعداد عليرغم فعاليت خوبشان مانع از اتحاد كامل دانشجويان شده و سعي در تبليغ به نفع تشكلي خاص دارند كه موجبات عدم رضايت ساير دانشجويان را فراهم آورده است. در مجموع اين دو مشكل مانع از شكل گيري فعاليتي درخور نام دانشگاه تبريز گرديده است.

دانشگاه آزاد تبريز

تا قبل از توقيف فعاليتهاي تشكل آرمان اين تشكل توانسته بود نسبت به سازماندهي دانشجويان حول مسئله ملي اقدام كند. اين تشكل در يكي دو سال اخير و به ويژه جريانات ارديبهشت و خردادماه نقش قابل توجهي ايفا نمود. متاسفانه بازداشت چندين تن از اعضا و هوداران اين تشكل باعث گرديده است كه فعلا جو سكوت در دانشگاه آزاد حكفرما گردد.

دانشگاه صنعتي سهند تبريز

اين دانشگاه عليرغم اينكه تا سالها پيش تحت نفوذ نيروهاي ملي مذهبي فارس قرار داشت، اما با آغاز سال جديد اين روند كاملا عوض شده است. بطوريكه استارت قيامهاي دانشجوئي در ارديبهشت ۱۳۸۵ و گراميداشت ۱۹ ارديبهشت در اين دانشگاه زده شد. اعتصابات گسترده در ارديبهشت ۱۳۸۵ سريعا به ساير دانشگاهها سرايت نمود و در مدتي كمتر از يك ماه سراسر آذربايجان به صحنه تظاهرات ضد شونيستي مبدل گرديد.

دانشگاه تربيت معلم آذربايجان

اين دانشگاه در چند كيلومتري تبريز واقع شده و اين امر به نوبه خود باعث كاهش ارتباط انداموار با ساير بخش هاي جنبش دانشجوئي گرديده است. اما عليرغم اين مسائل دانشجويان اين دانشگاه پا به پاي ساير دانشگاهها فعاليتهاي شايان توجهي داشته اند. اميد مي رود اين روند شدت بيشتري به خود گيرد.

دانشگاه اروميه

مشكلات موجود در دانشگاه اروميه تا حدودي شبيه به دانشگاه تبريز مي باشد. اما با اين همه هنوز تنور مبارزه در اين دانشگاه داغ است. نشريات دانشجوئي و كانونهاي دانشجوئي در اين دانشگاه نقش قابل توجهي در سازماندهي دانشجويان دارند. متاسفانه اين اواخر تعليق هاي گسترده باعث ضربه خوردن بدنه جنبش دانشجوئي در اين دانشگاه شده است. اما خبرهاي رسيده حكايت از سازماندهي مجدد جنبش دانشجوئي در اين دانشگاه براي برگزاري مراسم روز دانشجو در ۱۹ ارديبهشت سال ۱۳۸۶ دارد.

دانشگاه اردبيل

اينبار اردبيليها غوغا كردند. كسب جوايز متعدد از سوي نشريه دانشجويان اردبيلي سايان مايه افتخار كليت جنبش دانشجوئي است. فعاليتهاي قابل تقدير به ويژه انجمن اسلامي دانشگاه آزاد باعث شكسته شدن جو خفقان بر اردبيل و دانشجويان شده است. هماهنگي خوب دانشجويان با فعالين خارج از دانشگاه و برگزاري مراسم هاي مشترك پويايي جنبش دانشجوئي در اردبيل را دو چندان نموده است.

دانشگاه زنجان

دانشگاه زنجان از بازوان توانمند جنبش دانشجوئي است. مراسم روز جهاني زبان مادري در اين شهر و دانشگاه باعث حيرت شونيسم گرديد و آرزوي بعضي ها را كه حركت ملي و جنبش دانشجوئي را ناتوان مي خواستند نقش برآب نمود. در حاليكه نيروهاي امنيتي و حراستي تنها به فكر سركوب در تبريز، اروميه و اردبيل بودند، بناگاه اقدام هوشمندانه فعالان دانشجوئي در اين شهر آنها را متحير ساخت بطوريكه با عجله حكم تعطيلي جمعيت اسلامي دانشجويان را صادر نمودند.

زنجان بعلت نزديكي به تهران بيش از ساير شهرهاي آذربايجان مورد توجه خبرگزاريهاست و از اينروي هر حركت ملي مي تواند سريعا در رسانه ها انعكاس يابد. فعاليت و سابقه چندين ساله فعالاني چون رضا عباسي(متاسفانه همينك در زندان بسر مي برد) وساير دوستانش، انتشار نشريه اي سياسي چون سس در سالهاي گذشته و دانشجويان مراغه اي اين دانشگاه در قالب نشريات دانشجوئي و جمعيت اسلامي باعث اندوخته شدن تجربه سياسي گرانقدري در اين شهر شده است.

فعالين جنبش دانشجوئي در اين شهر پس از فارغ التحصيلي جذب نشريات محلي شده و حداقل در بعد فعاليتهاي حقوق بشر ي و دفاع از زندانيان سياسي آذربايجان نقش قابل توجهي ايفا مي كنند. بي شك تعطيلي جمعيت اسلامي خللي در فعاليت هاي آتي اين قسمت از جنبش دانشجوئي ايجاد نخواهد نمود، بلكه با طرح راهكارهايي جديد منسجمتر از قبل شاهد فعاليت اين دوستان خواهيم بود.

دانشگاههاي تهران

يك سنت سياسي معمول در بين فعالين جنبش دانشجوئي وجود داشت و آن اينكه هر موقع جو خفقان بر آذربايجان حكفرما مي شد، دانشجويان آذربايجاني دانشگاههاي تهران فعالتر مي شدند تا جو سكوت شكسته شود. البته ناگفته نماند كه گرمي حاكم بر دانشگاههاي تهران در سالهاي قبل بيشتر نتيجه فعاليتهاي مجمع دانشگاهيان بود.

در زماني نه چندان دور هسته مركزي و نقطه قوت فعاليت توپلوم در تهران قرار داشت و اين به نوبه خود باعث شكل گيري حركتهاي خوبي در تهران مي شد. با فارغ التحصيلي اغلب اعضا فعال مجمع و بازگشت آنها به آذربايجان و نبود مكانيزمي قدرتمند جهت نوسازي مجدد اين تشكيلات، بنظر مي رسد عامل اصلي كاهش فعاليت دانشجويان آذربايجاني نسبت به گذشته در تهران باشد.

دانشگاههايي چون اميركبير، شريف، خواجه نصير و تهران محل خوبي براي فعاليتهاي دانشجويان آذربايجاني بود. با اين اوصاف اقدام شجاعانه اين دانشجويان در روز جهاني زبان مادري و گراميداشت ياد فاجعه خوجالي ستودني است. اميد مي رود با شروع سال تحصيلي جديد جنبش دانشجوئي در تهران بتواند به سازماندهي مجدد نيروهايش اقدام كند و همچون گذشته صداي آذربايجان را در مركز به گوش جهانيان برساند. با محبوبيت يافتن طرح رسميت يافتن زبان توركي و برنامه ريزي براي ايجاد بيداري ملي شهروندان آذربايجاني ساكن تهران، سنگيني وظايف و نقش دانشجويان تهراني بيش از گذشته احساس مي شود.

دانشگاه گيلان و دانشگاههاي اصفهان نيز عليرغم محدوديت هاي فراوان به وسع خود سفيران جنبش دانشجوئي در خارج از آذربايجان هستند. نشريه قوپوز گيلان هنوز هم نفس مي كشد و صداي حركت ملي و جنبش دانشجوئي را زنده نگه مي دارد.

دانشگاه همدان و جوانان بهار وكبودرآهنگ نيز در آينده اي نه چندان دور خبرسازترين بخش از جنبش دانشجوئي خواهند بود. بيداري ملي در اين مناطق بقدري سريع در حال رشد است كه حتي نمايندگان مجلس را نيز به اعتراف وا مي دارد.

دانشگاههاي آزاد مراغه، خوي و شبستر

اين سه دانشگاه در بين دانشگاههاي آزاد آذربايجان (به غير از مراكز استانها) بيشترين دانشجو را دارند. اين عامل به مزيتي مهم در فعال شدن جنبش دانشجوئي در اين دانشگاهها تبديل شده است. بعنوان مثال دانشگاه آزاد مراغه در ۱۹ ارديبهشت امسال با صدور اطلاعيه اي و عليرغم مخالفت مسئولين دانشگاه با پرداخت هزينه سنگيني مراسم روز دانشجو را گراميداشت.

دانشجويان اين دانشگاه با صف كشيدن در مقابل خواسته هاي مستبدانه نماينده مجلس و رئيس دانشگاه آنها را رسوا و حركت ملي آذربايجان را نيرويي دو چندان بخشيدند. مردم شهر مراغه نيز دانشجويان را تنها نگذاشت تا حماسه خرداد آفريده شود. خوي نيز رفته رفته در حال تبديل به يكي از كانونها و هسته هاي فكري مبارزه حركت ملي آذربايجان است.

در جريان قيام ضد نژاد پرستي آذربايجان خوي در اول صف قرار داشت و دانشجويان آذربايجاني نقش فابل توجهي در سازماندهي تظاهرات داشتند. اين روزها چندين خبر در ارتباط با دستگيري دانشجويان شبستر داشتيم. آنها نيز به نوبه خود با دل و جان و بنام آذربايجان مبارزه مي كنند. دانشگاههاي آزاد مرند، بناب، خياو، خلخال و قوشاچاي نيز ساكت و بيكار ننشسته در مواقع مقتضي به ايفاي نقش ملي خود مي پردازند.

دانشگاه آزاد سولدوز

سولدوز قلب داغدار آذربايجان است. ياد و خاطره شهداي اين شهر در قيام خردادماه هرگز از حافظه تاريخي ملتمان پاك نخواهد شد. جوانان و دانشجويان آذربايجاني اين شهر درس بزرگي به شونيسم داده و سيلي محكمي بر صورت آپارتايد نواختند. دانشجويان اين شهر از همه امكانات محدود خود استفاده نموده و سولدوز را بعنوان خط مقدم آذربايجان همچنان پرشور و متلاطم نگهداشته اند.

نتيجه گيري

اگرچه سال ۱۳۸۵ سالي پرهزينه براي فعالين ملي و دانشجوئي آذربايجان بود، اما در عين حال توانست صداي ميليونها آذربايجاني تحت ستم ملي را به گوش جهانيان برساند. صدائي كه هر روز پررساتر از ديروز در جريان است. جنبش دانشجوئي بيش از هر زمان ديگري نياز به اتحاد و همدلي دارد. ۱۹ ارديبهشت ديگري در راه است. در صورت سازماندهي خوب و مجدد باز مي توانيم دنيا را به آذربايجان بياوريم و عنوان آذربايجان جنوبي را در صدر اخبار شبكه هاي بين المللي و رسانه هاي گروهي جهان قرار دهيم. جنبش دانشجوئي آذربايجان مي تواند با حفظ استقلال خود به مبارزات ملي، مدني، صلح دوستانه خود شدت بخشيده و آذربايجان را بسوي جامعه اي دمكراتيك، آزاد و سكولار رهنمون شود.

بر خود وظيفه مي دانيم ياد و خاطره همه دوستاني را كه در سلولهاي انفرادي و زندانهاي عمومي بوده و يا آزاد شده اند را گرامي بداريم. از خداوند متعال براي خانواده شهدا صبر درخواست مي كنيم و به خانواده عزيزاني كه فرزندانشان هنوز در بند شونيسم قراردارند مژده مي دهيم كه نگران نباشند زيرا بقول آن عزيز آزادي اگرچه دير مي رسد ولي در آخر هميشه برنده است. آري ديري نخواهد پاييد كه ملت شريفمان به آزادي دست خواهد يافت وشما نيز در كنار عزيزانتان قرار خواهيد گرفت.

با آرزوي سالي پرشكوه براي ملت آذربايجان
بيست و چهارم اسفند
۱۳۸۵
بخش رسانه اي جنبش دانشجوئي آذربايجان گله جك بيزيم دير

آيا جنبش دانشجوئي آذربايجان يك حزب سياسي است؟
ناصر ساوالان

در شرايطي كه كمتر از ۱۵ روز به برگزاري اعتراضات سراسري برعليه تبعيض زباني در ايران باقي است انتظارات سياسي از جنبش دانشجوئي آذربايجان نيز روز به روز در حال افزايش است.

اگرچه بعلت عدم وجود ساختارهاي مستقل حزبي در آذربايجان جنوبي مسئوليت بسيار سنگيني بر دوش فعالين دانشجوئي نهاده شده و در طول نزديك به دو دهه گذشته گامهاي بسيار بزرگي از سوي اين جنبش در رسميت دادن به حركت ملي آذربايجان برداشته شده كه سازماندهي اعتراضات ارديبهشت ماه و خردادماه از مهمترين آنها مي باشد، اما واقعيت اينست كه جنبش دانشجوئي آذربايجان به تنهائي توان هدايت حركت ملي آذربايجان را نداشته و همكاري گسترده نهادهاي غير دانشجوئي چه در داخل و چه در خارج براي به ثمر رسيدن مبارزات ملي در آذربايجان جنوبي فوق العاده ضروري است.

جنبش دانشجوئي عليرغم اينكه مرتبا نسبت به باسازي بدنه خويش اقدام مي نمايد اما بعلت منع گسترده قانوني در دانشگاههاي كشور توان براه انداختن يك تشكيلات منسجم و سراسري دانشجوئي در دانشگاهها را نداشته و بنابراين در سازماندهي حركت ملي و موضع گيريهاي بروز و به هنگام با مشكلات عديده اي مواجه است. اين در حاليست كه فشار خانواده ها بر روي دانشجويان مبني بر ترك مبارزه نيز خود نقش وافري در كاهش بازدهي مطلوب جنبش دانشجوئي آذربايجان دارد.

“مجمع دانشگاهيان آذربايجان”، “آسمك” و “جمعيت اسلامي دانشجويان” بعنوان بازوهاي پرقدرت جنبش دانشجوئي در مسير مبارزه و فعاليتهاي خود با مشكلات فراواني روبرو بوده و بعضا از ارائه كاركرد مطلوب ناتوانند. متاسفانه” مجمع دانشگاهيان آذربايجان” بعنوان پرسابقه ترين تشكل غيررسمي و دانشجوئي آذربايجان بعلت عدم وجود سيستم نوسازي در درون اعضا، نهادها و سياستهاي خود كمتر از حد انتظار در عرصه سياسي و فعاليتهاي دانشجوئي ظاهر شده است.

بجا است دوستان فعال در اين تشكل با شروع سال تحصيلي جديد با تلاشي مضاعف نسبت به بازسازي كادرهاي اجرائي و مديريتي خود اقدام نموده و با هدايت فعالان پا به سن گذاشته به سوي فعاليتهاي تحقيقاتي و پژوهش در قالب آبتام زمينه را براي حضور دانشجويان پر انرژي و فعال در داخل مجمع فراهم نمايند. اصرار بيش از حد بر روي كادرهاي خسته و قديمي كه تا بحال متحمل هزينه هاي فراوان شده اند و عملكرد نسبتا بسته اعضا شوراي مركزي روز به روز باعث كاهش تاثيرگذاري اين تشكل در داخل حركت ملي آذربايجان خواهد شد.

از سوئي ديگر “آسمك” نيز بالذات توانائي هدايت جنبش دانشجوئي را ندارد. اساسا آسمك نه با هدف ايجاد جريان بلكه با هدف خبررساني تشكيل شده و اعضا آن هزينه هاي هنگفتي در راه اهداف حركت ملي آذربايجان و آسمك پرداخته اند. بازداشت دوست عزيزمان رضا عباسي بعنوان يكي از شناخته ترين تئوريسينها و فعالين دانشجوئي در آسمك خود دليلي محكم بر اين مدعاست. ” جمعيت اسلامي دانشجويان” نيز بعنوان جوانترين بخش از جنبش دانشجوئي آذربايجان به وسع خود كارهاي بسيار بزرگي در زنجان انجام داده و مستحق تقدير و تشكر است.

با گسترش مبارزات ملي در داخل ضمن اينكه جنبش دانشجوئي بايستي با بازسازي مداوم خود ادامه داده و در خط مقدم مبارزه قرارداشته باشد از سوئي ديگر نيز با يستي ساير فعالين به كمك اين جنبش اصيل و مستقل بشتابند. بدون همياري همه فعالين و ملت شريف آذربايجان جنبش دانشجوئي به تنهائي نخواهد توانست از پروژه اعتراض سراسري اول مهرماه سربلند و پيروز بيرون آيد. در چنين شرايطي جنبش دانشجوئي از همه فعالين بخصوص سايتهاي اينترنتي و راديو تلويزيونهاي حركت ملي (گوناز تي وي) صميمانه درخواست كمك و همراهي مي نمايد.

همچنين بجاست كه اعضا شوراي مركزي مجمع، آسمك و جمعيت اسلامي نيز هرچه سريعتر با موضع گيريهاي خود سكان هدايت اين پروژه را برعهده گيرند. جنبش دانشجوئي آذربايجان يك حزب نيست و بنابراين توان لازم براي داشتن كاركرد حزبي را ندارد. تعدادي دانشجوي كم سن و سال اما پرشور و پر شعور و البته بي پول كه دائما تحت آزار و تعقيب حراستها، كميته هاي انظباطي و اطلاعات قراردارند چگونه مي توانند بعنوان يك حزب عمل نموده و همه بار حركت ملي را بر روي دوشهاي نحيف خود جابجا كنند. جنبش دانشجوئي آذربايجان بعنوان فعالترين و صادقترين بخش از مجموعه حركت ملي آذربايجان اين روزها پرقدرتتر و جدي تر از هميشه در عرصه سياسي و اجتماعي آذربايجان حضور داشته و ضربات محكمي بر شونيسم وارد نموده است، اما انتظار عملكردي گسترده و خارج از توان جنبش كم لطفي بيش از حد در قبال دانشجويان است.

جنبش دانشجوئي با ايمان به شعار گله جك بيزيمدير به پيش مي رود اما انتظار كمك و همراهي بيش از وضعيت موجود را نيز دارد.

گله جك بيزيمدير!

“گله جك بيزيمدير” شعار استراتژيك جنبش دانشجوئي آذربايجان
ناصر ساوالان

زمانيكه حداقل از ۱۵ سال پيش جنبش دانشجوئي آذربايجان با رويگرداندن از جريانهاي معمول چپ و مذهبي وصرفا با رويكردي ملي در مسئله آذربايجان پا به عرصه وجود گذاشت، نيك ميدانست كه مسير بحق و پر هزينه اي براي خود انتخاب نموده است.

مسير پر نشيب و فراز اين جنبش جوان و نوپا اگر چه در ابتدا براي بسياري از روشنفكران غير ملي آذربايجان مسيري واهي و منتهي به ناسيوناليسم كور درآذربايجان بود اما ديري نپاييد كه اين جنبش با رويكردي عقلاني به مسائل و مشكلات ملت آذربايجان و با تكيه بر روي دكترين بازگشت به خويشتن و طلب حقوق ملي فراموش شده اش در قالب يك ناسيوناليسم مدرن مبتني بر دمكراسي، پلوراليسم و سكولاريسم راه خود را از ساير جريانهاي دانشجوئي جدا نموده و با ترسيم مسير مدني، صلح آميز و موثر مبارزه براي حق تعين سرنوشت جهت نيل به سعادت ملي در آذربايجان حيرت همه روشنفكران را برانگيخت.

اين جنبش ميدانست كه تلاش براي ريشه كن كردن هويت ملي در آذربايجان آنهم در عصري كه بنام عصر ارتباطات و اطلاعات و عصر رستاخيز ملتها نام گذاري شده، تلاشي بيهوده و بي ثمر خواهد بود. از اينروي تنها به ملت آذربايجان و جوانان فهيم آن دل بست. اين جنبش بارها مورد تعرض حاكميت قرار گرفت. تلاش هاي فراواني براي انحراف مسير آن انجام شد. بعضي خواستار سوار شدن بر آن و بعضي خواهان ريشه كن كردن آن بودند. جنبش ضربات پي درپيي را در وجود خود تحمل نمود ولي هرگز از پاي ننشست و گاه با سرعت زياد و گاه با سرعت كم به مسير بر حق خود ادامه داد.

آنزمان كه جنبش دانشجوئي در ابتداي سال ۱۳۸۵ با طرح ۱۹ ارديبهشت به عنوان روز دانشجو در آذربايجان و پيش بيني تحرك گسترده در داخل جنبش دانشجوئي و حركت ملي در مسير طرح مطالبات ملي اعلام نظر نمود شايد براي بسياري از فعالين خسته از حركت ملي اين اظهار نظر چيزي شبيه به يك جك سياسي بود.

اما جنبش دانشجوئي با الهام از شعار” گله جك بيزيمدير” بدون داشتن هر گونه سازماندهي رسمي و حزبي در داخل دانشگاهها و تنها بر اساس دوستيها و هماهنگيهاي معمول توانست ابتدا در دانشگاه صنعتي سهند و سپس ساير دانشگاههاي كشور حركت عظيمي را براه انداخته و متينگ هاي سياسي را از داخل دانشگاه به داخل توده ملت آذربايجان برساند.

بي شك اگر يك فضاي باز سياسي در ايران وجود مي داشت در آنزمان مي توانستيم به قدرت و دايره نفوذ واقعي اين جنبش در داخل ملت آذربايجان پي ببريم. در قيامهاي ارديبهشت و خرداد سال ۱۳۸۵ قسمتي از بدنه جنش دانشجوئي صدمه ديده است. با فرا رسيدن تعطيلات تابستاني پيش بيني مي شود شونيسم زخم خورده براي سركوب بيشتر اين جنبش نسبت به آزار و اذيت و حتي بازداشتهاي گسترده فعالين دانشجوئي اقدام كند. اما باز اين جنبش با اميد به آينده و دانشجويانيكه در سالهاي آتي وارد دانشگاهها شده و پرچم جنبش دانشجوئي آذربايجان را برافراشته خواهند داشت با شعار گله جك بيزيميدير بدون كوچكترين خستگي به مسير خود ادامه خواهد داد.

جنبش دانشجوئي در سال تحصيلي آينده باز همچون سالهاي قبل با احترام به دمكراسي و پلوراليسم سياسي در داخل حركت ملي آذربايجان نسبت به طرح پرسشهاي بنيادين و راهبردي در سمينارها، نشريات و ويژنامه هاي دانشجوئي اقدام خواهد نمود. اين جنبش در نظر دارد همه طيفهاي روشنفكري در ايران اعم از روشنفكران فارس و غير فارس را به چالش طلبيده و باب بحثهاي جدي و جديدي را درباره حل مسئله ملي در ايران و برسميت شناخته شدن حق تعيين سرنوشت براي آذربايجان در يك فضاي دمكراتيك باز نمايد.

همچنين با اتحاد كامل نسبت به برگزاري مراسم ها و متينگهاي قانوني خود در قالب برنامه هاي متنوع و گراميداشتهاي تاريخي اقدام نموده و اجاق جنبش دانشجوئي و حركت ملي آذربايجان را گرم نگهدارد. امسال نيز همچون گذشته نشريات دانشجوئي بعنوان كانونهاي تجمع و حضور فعالين دانشجوئي با رونق بيشتر به كار خود ادامه خواهند داد و در صورت توقيف اين نشريات با مقاومت مدني خود مجوز نشريات جديد را اخذ خواهند نمود.

برگزاري مراسمهايي براي گراميداشت ياد و خاطره مرحوم پرفسور زهتابي، پيشه وري و حكومت ملي، ستارخان و مشروطيت، شيخ محمد خياباني و آزاديستان، صمد بهرنگي و ادبيات مدرت توركي در آذربايجان، روز دانشجو، شهداي قيام خرداد و… در راس برنامه هاي آتي جنبش دانشجوئي آذربايجان در سرتاسر دانشگاههاي كشور اعم از آزاد و سراسري خواهد بود. اين جنبش همچون سالهاي قبل با پرهيز از هرگونه خشونت و با آرامش كامل در داخل دانشگاهها و با كمك فعالين خارج از دانشگاه به مبارزه ملي خود ادامه خواهد داد. در اين بين از همه ملت آذربايجان و ساير فعالين حركت ملي درخواست مي نماييم پا به پاي دانشجويان و با شعار گله جك بيزيمدير به سوي آينده اي مطمئن براي آذربايجان به كمك آنها بشتابند.
تيرماه
۱۳۸۵
گله جك بيزيمدير

احسان تبريزلي

۷۰-اينجي ايللرده ن بري گونئي آذربايجان انيورسيته لرينده باشلانان ميللي موباريزه نين بو گونكو دوروما چاتماسيني كيمسه گوزله يه بيلمزدي. ۱۵۰- ۱۰۰ اويرنجي نين آناديللري دوغرولتوسوندا باشلاديغي موباريزه ۱۵ ايل سوره ايچينده ميللتيمزين ايچينه داشدي و ميليونلار اينساني آياقلانديراراق كوچه لر توكدو.

ايران حوكمتي گنج لريميزه اينانيلماز درجه ده باسقي لار پاپدي، آما گنجليگميز يورولمادان موباريزه سينه دوام ائتديردي. قاپالي و ديكتاتوريا باسقي سي آلتيندا ياشاميش و مينلر شهيد وئره ن گنجليگميز ساواش دونمي ايللرينده ن سونرا يئنه اوزونو توپرالاييب و بو دفعه يئني بير آنلايشلا يئني بير فرمدا يئني بير موباريزه يه باشلادي. بو موباريزه تام فرقلي بير موباريزه ايدي. بير ياندان آنا ديلين، بير ياندان آنا وطنين و بير ياندان اوز مقدراتيني اله كئچيرمك آرزوسو ايلا مئيدانا چيخان بو موباريزه اوزو اوزونو ائيتمه يه باشلادي. زامان-زامان ييخيلدي و سونرا آياغا قالخيب يولونا دوام ائتدي.

هر جور تحقيره آليشان ميلتيميزي كوچه لر توكمه گي باشاران گنجليگميز بو گونده آنا ديليني زنجيرلرده ن خيلاص ائتمك آماجي ايلا آياغا قالخميش و ميللتيميزي يارديما چاغيرير. گنجليگيميز ايلك باشدان يولونون حاق يولو اولدوغونا اينانيردي و ائله اونا گوره هئچ زامان يورولمادي و گله جه يه اولان اوميدي هركسين اوره گينده ياشاتدي. ايندي بير داها اونجه كي ايللرده ن داها جدي اولاراق آنا ديلي اوعروندا موباريزه سيني گئنيش مقياسدا اون پلانا چيخاردير. ايللر ده ن بري دينج و مدني ايستك لريني طومارلار قاليبنده حوكوكته سونان گنجليگيميز جاواب آلماديقدان سونرا داها سرت بير آديملار آتماغي باشلاميشدير.

بو سفر درس كيلاسلاريندا حاضير اولماييب و سيويل اعتراض لاري دوشونمه يه باشلاميشدير. گنجليگميز اينانير كي يئنه ده سونوندا حاق غاليب گله جك. ايران حوكمتي هئچ بير اولوسلار آراسي آنلاشمالارا اويماق فيكرينده دئييل. بيزي بويله بير ذلتلي ياشاماقدان قورتاران اوزوموزه و ميللتيميزه و گله جه يه اولان اينانجيميز اولاجاق. ميلتيميز هله ده بيلينچلشمه پروسه سينه دوام ائتمه لي دير. گونده ن گونه اوزوموزه و يولوموزا ايناناراق، اكسيكليك لريميزي تانييب چوزوم آرايشيندا اولمالي ييق.

بو گونلر نه گوزه ل كي اينترنت صحيفه لريميزده ليدرليك آرزوسوندا اولمايان آيدين گنجليگيميز ميلي موباريزه استراتژي لريني آرايير و زاماني گلنده ده اوياريلار وئرير. گنج آيدين يازار توپلومو دوشونجه سيينده اولان گنجليگميز و اوزه لليكله اويرنجي لريميز دردين تام مركزينه بارماق قويموشدور. گنجليگميز هئچده اوزون اوزون يوللاري بير گئجه ده گئتمه گي دوشونمور. تام عكسينه گله جه يه ايناناراق دوشونه دوشونه آديملايير. بو گون اساس قونو مهر آيي نين بيرينده اولان اعتراضلاريميز اولمالي دير. بوتون الي قلمه گئده ن يازارلاريميزا سسله نه ره ك ميللتيميزه اوزلرين توتوب چاغريشدا اولمالاري ايسته نيلمكده دير.

سون اولاراق ميللتيميزه اومود وئريب، اونلاري گله جك ايچين سفربر ائتمك آماجي ايله، اويرنجي گنجليگميزه اينانلارا اوز توتاراق هر زامان اللرينده گله جك بيزيمدير شوعارلاريني توتمالاريني رجا ائديره م. ملتيميز توتدوغو اوزون و سارسيديجي موباريزه يولوندا گله جه يه اينانا بيلمزسه موبارزه گوجونو الده ن وئريب و صبر كاساسي تئز دولا بيلر. بيز يولوموزون هله ايلك آشمالارينداييق. گله جه يه ايناناق و ميللتيميزي اينانديراق. خوشبخت و آزاد ياشام ميللتيميزين يولونو گوزله يير.

جنبش دانشجوئي آذربايجان آيا براي خواندن فاتحه هم اجازه خواهد خواست؟
ائلشن تبريزلي

با توجه به فضاي بسته و پادگاني حاكم بر دانشگاهها چگونه مي توان منتظر مجوز آقايان براي برگزاري هر نوع مراسم ماند؟ اين سوالي است كه اغلب دانشجويان بدنبال پيدا نمودن جواب براي آن هستند. اينروزها بين خود از عدم وجود فضا و مخالفت شوراهاي فرهنگي دانشگاهها براي برگزاري مراسم هاي جنبش دانشجوئي مي ناليم.

بعضي از دانشجويان معتقدند كه برگزاري هر نوع تجمع بايستي با مجوز دانشگاه همراه باشد. برعكس بسياري از دوستان نيز معتقدند با منتظر ماندن به مرحمت آقايان ناخودآگاه ما خود جو سانسور و انسداد سياسي در دانشگاهها را شدت مي بخشيم. در شرايطي كه فضاي رعب و سركوب بر دانشگاهها سايه افكنده است چه توجيهي مي توان براي انتظار اخذ مجوز از آقايان داشت؟ در شرايطي كه آرام آرام جنبش ملي آذربايجان مي رود كه موقعيتي ممتاز در داخل و عرصه بين المللي كسب نمايد ادامه سياست سكوت و پرهيز از برگزاري هر نوع تجمع صلح جويانه و غير خشونت آميز تنها به نفع استبداد و آپاتايد سياسي حاكم بر كشور تمام خواهد شد.

دانشجوي آذربايجاني مي تواند بدون نياز به مجوز آقايان در مواقع لزوم خود راسا به برگزاري مراسم هايي در داخل دانشگاهها اقدام نمايد. ذاتا دانشگاه مال ماست نه مال آقايان. شكستن جو رعب و وحشت وظيفه هر دانشجوي آگاه آذربايجاني است. دانشجوي آذربايجاني مي تواند بدون جاروجنجال با تكيه بر عقلانيت و بدور از احساسات غيرقابل كنترل به برگزاري مراسم هايش اقدام نمايد. سياست مبارزه منفي بي شك به مفهوم سكوت در مقابل آپارتايد و تبعيض نژادي نيست.

بايستي بدانيم كه تجمع هاي هرچند كوتاه و اندك باعث افزايش اعتماد به نفس جنبش دانشجوئي و داغ نگهداشتن تنور مطالبات ملي ما خواهد بود. متاسفانه در نيمسال اول سال تحصيلي جاري تنها تشكل آرمان بود كه سعي در زنده نگهداشتن مقام شامخ مرحوم خياباني داشت. در بقيه دانشگاهها مراسم هاي دانشجوئي محدود به برگزاري شب هاي شعر بوده است.

در آذرماه حداقل با دو موضوع مهم تاريخي روبرو هستيم . اولي سالروز پيروزي و شكست حكومت ملي در شست و يك سال پيش و دومي سالروز درگذشت مرحوم پروفسور زهتابي. متاسفانه بعلت تحريف گسترده تاريخ و كشيده شدن خط قرمز در مورد مباخث مربوط به حكومت ملي در آذربايجان اين واقعه مهم تاريخي براي ملت آذربايجان ناشناخته مانده است و يا حداقل براي نسل حاضر بصورت كامل كالبد شكافي نگرديده است. گراميداشت اين واقعه بزرگ وظيفه اساسي جنبش دانشجوئي است. متاسفانه در بعضي از دانشگاهها به فعالان آذربايجاني جهت گراميداشت اين روز اجازه داده نشده است.

طبيعي است كه مخالفان آزادي و دمكراسي و برابري ملتها هرگز اجازه برگزاري چنين مراسمي را نخواهند داد، و اتفاقا بهمين علت است كه نبايستي منتظر مجوز آقايان ماند. جنبش دانشجوئي آذربايجان خود مي تواند راسا به برگزاري مراسم بدون اخذ مجوز اقدام كند. در حاليكه نزديك به سي هزار نفر در شست و يك سال پيش در راه مبارزه ملي شهيد شدند حال ما با چه توجيهي بعلت ترس از يك حكم تعليق ره بسوي انزوا بريم. گراميدشت بيست و يك آذر نه تنها يك امري سياسي بلكه اداي دين اخلاقي نيز در مقابل شهداي آنروز است.

گراميداشت چنين واقعه مهم تاريخي تحت هر شرايطي دميدن روح و جاني ديگر به حركت ملي آذربايجان و احترام به شهدا و زندانيان سياسي آذربايجان است. دانشگاهها از سوئي ديگر محل پاسداشت مقام علمي اساتيد بزرگ است. پروفسور زهتابي بعنوان فردي كه عمر پربار خويش را صرف مبارزه بر عليه شونيسم نمود و با رويكردي علمي به احيا هويت گم شده جوانان آذربايجان پرداخت بيش از هر كس ديگري لايق تقدير و تمجيد است.

او به عنوان يك فرد آكادميك و دانشگاهي خدمات ارزنده اي براي آذربايجان نموده است. و از اينروي است كه دانشگاههاي كشور بهترين و مناسبترين مكان براي گراميداشت ياد و خاطره اوست. آيا ما براي خواندن فاتحه براي روح بلند او بايستي منتظر مجوز بمانيم؟ سكوت معني دار جامعه روشنفكري و دانشگاهي در اين خصوص به هيچ وجه هيچ توجيه اخلاقي نمي تواند داشته باشد. اين جو سكوت بايستي شكسته شود و البته شكست اين جوسكوت نيازي به غوغاسالاري نيز ندارد. مبارزه ما براي احقاق ابتدائي ترين حقوقمان بايستي هر زمان با خاصيتي پايا و پويا ادامه داشته باشد. ما بايستي با درايت و اميد به سوي آينده حركت كنيم.

آذربايجان اويرنجي حركاتي
حسين سلطاني- محمد بدلي

۱- گيريش

لغوي معنادا حركت، ترپه نيش آنلاميندادير. دونيادا ياشايان موجوداتين هاميسي ترپنيشه ماليك ديرلر. هئچ بير ديري ياشايان موجود، بير يئرده دورماييب، هميشه ترپنيشده دير. «ترپه نيش يا حركت» چئشيدلي موجود لاردا، چئشيدلي يولارلا اولا بيلر. عقل و آنلاما ماليك اولان موجوداتين حركتلري، بير فيكير و هدفه باغلي دير. دئمك انسان هر بير ايشي، اوزل هدف وآماجا گوره باشلاييب و انجام وئرير.

بوردا حركتدن منظور، انسانلار طرفيندن اوز وئرن شعورلو حركت لردير. انسانين حركت و ترپه نيش لري (جنبش لري) چئشيدلي ساحه لرده كئچيريلير. اونون ان اونملي قولو، “اجتماعي و توپلومسال” ساحه سينده دير. انسانين بير توپلوم ايله بيرله شيب، حركت ائتمه سي، يالنيز توپلومدا تحول و چئوريليش ياراتماق اوچون دور. بو چئوريليش بير اوزه ل هدف اوچون دور.

بير جامعه ده توپلومسال حركتلرين يارانيب، گليشمه سيني، آيدين فيكيرلي (ضيالي) و كوتلوي اشخاص فعاليت لري اوزره اولور. آيدين فيكيرلي شخص لرين حركت و فعاليت لري نين اونملي قولو بيلي يوردلاردا يارانان “ايرنجي حركاتي”دير.

۲- اويرنجي حركاتي و اونون اوزليكلري

اويرنجي لرين گنج هابئله قووه لي (Energetic) اولدوقلاري اوچون اونلارين طرفيندن يارانان حركتلرين اوزونه عاييد اولان بير سيرا اوزلليك لري واردير.
اويرنجي حركاتي جامعه ده باغلي اتمسفرده يارانير. حركتين غايه سي توپلومون ايسته ك لريني يئرينه يئتيرمك دير. مدني قورولوشلار اولمايان توپلومدا، «اويرنجي حركاتي» نين اهميتي داها چوخ گوزه چارپير. اويرنجي گنج اولدوغو اعتباريله و هابئله اقتصادي دورمو عائله سي طرفيندن تامين اولماسي اوچون «محافظه كار » يوخ، بلكه قورخماز و ايده آليست اولور. او بير «آرمانخواه» انسان كيمي ميللتين طالعين دوشونور، اونون ايستكلريني تامين ائتمك اوچون چاليشير. اويرنجي حركاتي اساسا باغيمسيز اولماغي خوشلايير. بو حركت سيخينتيدا قاليرسا “راديكال و خشونت توره دن ” حركتلره چئوريلير.

۳- ايراندا اويرنجي حركاتي

تهران و تبريز بيلي يوردلاري نين تاسيس اولونماسي ايله، ايراندا اويرنجي حركانين تملي قويولدو. دئمك ۱۳۲۰–اينجي ايدن سونرا ايراندا اويرنجي حركاتي باشلاييب ، ۲۰-اينجي ايلده اون اييلليگين ايلك چاغلاريندا بو حركتين هسته سي قورولوب، ۴۰ و ۳۰–اونجي اون ايليك لرده بو حركتلر قاباري شكيلده جامعه ده ياييلدي.

اويرنجي حركاتي نين”تكوين لشمه پروژه سي(قورولوش تاپماسي)” ني دورد مرحله يه بولمك اولار:
۱) ۱۳۲۰-اينجي ايدن اسلامي انقلابين پيروز اولماسينادك
۲) ۱۲ بهمن ۱۳۵۷–دن تحميلي ساواشين باشلانيشينادك
۳) تحميلي ساواشين باشلانشيندان – سونونادك
۴) تحميلي ساواشين سونوندان – ايندي يه دك

بو دورد مرحله ني قيسا باخيشدا بئله نچي آراشيديرماق اولار:
۱) بو مرحله نين ايلك چاغلاريندا، خفقان جوين حاكيم اولماسي اوچون، اويرنجي لر منفعل درومدا ايديلر ۳۰ اونجو اون ايلليك ده، بيلي يوردلار كمونيست لرين و توده اي لرين اللرينه كئچدي و اويرنجي حركت لري چوخلو توده حزبينه باغلي اولدو. سونرالار بيلي يوردلاردا جبهه ملي ، نهضت آزادي و اسلامي انجمن لرين اويرنجي تشكللري ياراندي . آنجاق ۵۰-اينجي اون ايليكدن قاباق، اويرنجي حركاتي “ليبرال” اولاراق “مشروطه چي” ليك خصوصيتنه ماليك ايدي. سونرالار “آشاغي و متوسط” سطح ده اولان اويرنجي لرين بيلي يوردلارا يول تاپماسي، حركتين “راديكال و جمهوري خواه” ليغا يونلمه سينه سبب اولدو. آنجاق بو مرحله ده اويرنجي حركاتي سياسي حزبلر و قوروپلارا باغلي ايدي و ۱۳۵۶-اينجي ايلدن سونرا، سياسي مبارزه لرده نسبي مستقل شكيلده اوز نقشيني ايفا ائتدي.

۲) بو دورومدا جامعه ده و هابئله بيلي يوردلار سطحينده سياسي فعاليت لر گئنيشلندي و ۲۰۰-ه دك سياسي درگي بوراخيلدي . بو مرحله قالارغي سيز بير دوروم ايدي و حركتلر يالنيز سياسي اولدو.

۳) بو دورومدا بيلي يوردلارين باغلانماسي و هابئله اولكه ميزين ساواش دورومونا گوره، اويرنجي فعاليت لري داياندي. يالنيز “دفترتحكيم وحدت” قورولوشو (۱۳۵۸-اينجي ايلده يارانميشدي) حاكميته آرخالاناراق، اويرنجي لري ساوشا ماراقلانديرماقدا، فني، طيببي و… مسئله لرده اونملي رول ايفا ائتدي.

۴) اوچونجو دورومدا جامعه ده «ساغ» و «سول» جناحلارينين يارانماسي، بيلي يوردلاردار “ايكيجه ليگه” سبب اولدو. بو دورومدا “جامعه اسلامي دانشجويان” و … تشكل لري ياراندي.
آنجاق گورونور كي “ايكي خرداد” دا كيمي، ايراندا “جنبش دانشجويي” يوخ ايدي. دئمك اونلاري “اويرنجي فعاليت لري ” آدلانديرماق اولار . نييه كي، اونلار يا فيكري باخميدان حزب لره باغلي اولوب لار يادا بير شرايط اوزره دوولتين بير قولو اولموشلار. ايندي ايسه ايكي خرداد دان سونرا نسبي نظم و انسجام ايله “ايران اويرنجي حركاتي” گليشمه يه باشلايير آنجاق هله ده بو حركتلر سياسي قوروپلاردان تاثير آلير.

۴- آذربايجان اويرنجي حركاتي

بيلديگيميز كيمي كئچميشده (پهلوي دوورونده ) ايراندا چئشيدلي قوميت لر و ميلليت لرين “دوغال و انساني حاقلاري” پهلوي رژيمي طرفيندن تاپدالانميش دير. بونا گوره قوميت لر و ميليت لر مختلف ساحه لرده اوز اعتراضي لارين رژيمين سياست لرينه قارشي بيلديرميشدي لر. بو اعتراض لارين”اسلامي انقلاب”ين اوغورلا باشا چاتماسيندا اونملي رولو اولموشدور .

آنجاق اسلامي انقلابين پيروزلوغوندان سونرا، ساواش و بحراني وضعيته گوره قوميت لر وميليت لر اوز حاقلاريني طلب ائتمه يه فرصت تاپماميشديلار. سواش قورتولوقدان سونرا، بو حاقلارين ايسته مه سينه فرصت آچيلدي . بو اساسدا آذربايجاندا بير “ميللي حركت” ياراندي. حركتين يئرينه دوشوب ياييلماسيندا ، بيلي يوردلاردا اولان آذربايجانلي اويرنجي لرين اونملي رولو اولموشدور.

آذربايجاندا گئدن اويرنجي حركاتي، آذربايجان اولوسونون “دوغال وانساني حاقلاري”نين طلب ائتمه سببي ايله ياراندي. اونلار بو آماجلاري فعاليت لرينين چئشيدلي ساحه لرينده گوستريب لر. آنجاق ، بو حركتي “نه اوچون” ياراماسينا گوره، بير”اصلاح طلب” ترپه نيش آدلانديرماق اولار. بو ترپه نيش باشلانيشدان هئچ بير سياسي حزب و قوروپا باغلي اولماياراق، اوز استقلاليني ايندي يه دك قورويوب، “آذربايجان ميللي حركتي” نين فيزيكي و فيكري گلشمه سينده چوخ اونملي رولو اولوب آنجاق بو جنبش ايلك چاغلاريندا، سياسي فضانين باغلي اولماسينا گوره و هابئله تجربه سي نين آز اولوغونا گوره «دويغوسال» ليق خصوصيتينه ماليك ايدي (بو خصوصيت بوتون اويرنجي حركتلرينده وار).

سونرا بو جنبش تجريه قازاناراق و هابئله نسبي شكيلده علمي ساحه لرده گوجله نه رك، بو دوشونجه يه چاتيب ديركي حركتين اوغور قزانماسي”منطق” ايله چاليشيب، فعاليت ائتمه يه باغلي ايدي. بو دوشونجه يه چاتماق «آذربايجان اويرنجي حركاتي » نين گئت به گئت (تدريجي) تكوين لشمه سيني گوسترير. بو اوزلليك حركتي باشقا اويرنجي حركتلريندن آييرير. ايراندا باشقا اويرنجي حركت لرينده بو اوزلليك يوخدو. نييه كي او حركتلرين هر دورومدا بير هدفه ساري يونلمك لري گورونور . آذربايجانلي اوينجي طرفيندن چئشيدلي بيلي يوردلاردا ياييلان “كولتورل- توپلومسال”(فرهنگي – اجتماعي) درگي لر، حركتين علمي باخيمدان گوجلنمه سيني گوسترير.

۵- اويرنجي حركتي نين دوشونجه لري

باشقا توپلومسال حركت لر كيمي، آذربايجان اويرنجي حركاتي گليشمه پروسه سينده چئشيدلي آفت لره معروض قالاجاقدير. بونا گوره، آذربايجان اويرنجي لري چوخ آييق اولاراق، حركتين آرديجيل اولماسي اوچون اونو تهديد ائدن آفت لردن قوروماليديلار.

هابئله، بو اساسدا بير نئچه نكته ني نظره آلماق گركلي دير:
۱) بحراني شرايط لرده دويغوسال اولمادان، فيكير و دوشونجه اساسي ايله تصميم توتماق.
۲) سياسي اويونلارا گيرمه يه رك، اوزاستقلال لاريني قوروماق
۳) “سو استفاده” ائدن شخص لرين حركته گيرمه سينين قاباغين آلماق.
۴) چئشيدلي فيكر و سليقه لره احترام قويماقلا، بيرليك لريني قوروماق.
*- بو يازي اويرنجي باخيشي درگي سي سايي
۸، ۱۳۸۰ دان آلينميشدير.

گونئي آذربايجان اويرنجي حركاتي و اونون گله جه يي

گونئي آذربايجاندا اويرنجي لر گونده ن گونه داها جدي و ائتگن بير فورمادا چاليشماغا باشلاميشلار. يئني ايلين اولاي لاري بو حركاتين گونئي آذربايجان ميلي مجادله سينده يئريني و ائتگن ليگيني ثبوتا يئتيرميشدير. هر بير حركت كيمي اولوملو و اولومسوز يونلري اولان بو حركت ميلي ساواش اوغروندا دمكراتيك و سيويل پرنسيب لره داياناراق اوز حياتيني سوردورمكده دير. اويرنجي حركاتي دئديگيميزده بوتون گونئي آذربايجان اويرنجي لرينده ن صحبت گئدير. بو حركات نه بير سياسي پارتي دير و نه بللي بير آداملارين اوزه ل سرمايه لري دير.

اصلينده بو حركت ۱۶-۱۵ ايلليك بير حركت اولاراق بوتون آذربايجانلي اويرنجي لري احتوا ائتمه گه چاليشير. بورادا گئده ن فيكيرلر آذربايجان اويرنجي لري ايچريسنده اولان گئنل فيكيرلردير. اساسيندا بو بير باغيمسيز و مستقل حركت اولاراق آذربايجاني مدرن دوشونجه و پرنسيب لر چرچيوه سينده آزاد و گليشميش بير گله جه يه گوتورمه گه چاليشير.

بير چوخلاري حركتي اوستلنمه يه چاليشسادا كيمسه بونو باشاراماميش و حركت هر جوره ديكتاتوريا، غير دمكراتيك، اخلاق سيز و ويجدانسيز رفتارلارا قارشي سرت تپگي گوسترميش و بو يولونو دوام ائتمه گه چاليشاجاقدير. مدرن بير دونيادا ميلتينين گله جه گيني دوشونه ن گنج اويرنجي لريميز مدرن ابزارلارلا موباريزه ائتمه گي اوز اوزه رينه گوتورموشلر. حركتين هر جوره سهو ده ن اوزاق اولما اينانجيندا دا دئييليك. هر زامان آخساقليقلار وار، اونملي اولان اونجه ده ن بليرلنميش چرچيوه ديشيندا حركت ائتمه مك دير.

اويرنجي لر آذربايجان ميلتي ورينده ن ده هئچ بير سئچيمه گيرمك فيكرينده دئيلديرلر. ساده جه آذربايجانلي اويرنجي لر ميلتيميزه سئچيم حاقي قازنما يولوندا چاليشيرلار. ميلتيميز دمكراتيك بير اورتامدا گله جه يني سئچه جك دير. ميلتيميز ايستر مختاريت، ايستر فدراليزم و ايستر باغيمسيزليغا دوغرو گئتسين، سونوچ نه ايسه بيز اونا باش ايه جه ييك. بو هر بير شخصين اوزونه مخصوص اولان فيكيرده ن ال چكمك آنلامينا گلمز. بيز ميلتيميزه نسخه يازماق فيكرينده ده دئيليك. اويرنجي لرين اساس سوزو بودور:” بو ميللت اوز مقدراتيني بليرلمك حاقي وار. كيمسه بو حاقي اونون الينده ن آلابيلمز”. بئله بير فيكيرين چوغونلوقلا اويرنجي لر طرفينده دستك لنديگينين ده اينانجينداييق. بو گونه قده ر ياييملانان بيانيه لر، يازيلان مقاله لر، درگي لر و قورولان توپلانتي لر بو دوشونجه نين گوسترگه سيدير.

آشاغيدا اوخوياجاغينيز “هفته ليك باخيش” آدلي يازي گونئي آذربايجان سوسيو-كولتورل آراشديرمالاري گؤن-آسكام (*) طرفينده ن يازيلميشدير. اوميد ائديريك گنج و آيدين يازارلاريميز بو موضوع لا ايلگيلي اوز فيكيرلريني آيدين اولاراق وئبلاگدا ياينلاماميز اوچون بيزه گونده رسينلر. گله جگين توپلومسال، كولتوره ل، سياسال و اكونوميك سل ياپيلار و ساختارلاريني بو دارتيشمالار ايچينده ن ياراداجاغيق. آذربايجانين گله جك يولونون معمارلاري و كادرولاري بو يازيلاردان دوغولاجاق. يازيلارينيزي گوزله ييريك…

هفته ليك باخيش: گونئي آذربايجان سوسيو- كولتورل آراشديرمالاري

آذربايجان چاغداش تاريخي آذربايجان ميللي ايستكلري مجادله سي ايله ايچ ايچه اولموشدور. آذربايجان ميللي حركتينين سياسال آلانا داشينماسي بو حركتي داها گئنيش و جيددي بير سوره جه سوخموشدور. اؤزه لليكله ۱۹۹۰ ايليندن سونرا ميللي حركت بير سياسي حركت اولاراق، اؤز ايستكلريني اورتايا قويموشدور. ۱۹۹۰ ايليندن سونرا اؤيرنجي لرين ميللي حركت ايچريسينده روللري اؤنملي اولموشدور. آذربايجان توركچو اؤيرنجي لري بو ايلدن سونرا سيستملي و تشكيلات شكلينده فعاليت ائتمه يه باشلاميشديلار. آذربايجان اؤيرنجي لرينين ايللر بويو مجادله سي اؤزونو خرداد آيي ميللي قياملاردا گؤسترميشدير.

۱۹ ارديبهشت ين آذربايجان اؤيرنجي گونو اولاراق آدلانماسي دا يئنه آذربايجان اؤيرنجي حركتينين بؤيوك بير باشاريسيدير. اينديسه آذربايجان اؤيرنجي حركتينين نئجه بير حركت اولماسي، ميللي حركت ايچريسينده يئري و گلجه يي حاققيندا دوشونمك لازيمدير. آذربايجان اؤيرنجي حركتي هئج بير سياسي تشكيلاتين كؤلگه سينده اولمادان اولوشموشدور.

آذربايجان توركچو اؤيرنجي لري طرفيندن تشكيل اولان بو حركت سياسي اولاراق اؤز باغيمسيزليغيني قوروموشدور. آذربايجان سياسي تشكيلاتلاري اؤيرنجي حركتيني صاحيبلنمكدن اوزاق دورماليديرلار. چونكو او زامان تشكيلاتلارآراسي اختلافلار اؤيرنجيلر ايچريسينه ده سيچراياجاقدير. بو گون آذربايجان اؤرنجي حركتي آدينا اؤيرنجي (**) گؤزل فعاليت ائتمكده دير. گله جك بيزيمدير شعاري آلتيندا فعاليت ائدن اؤيرنجي حركتي آذربايجان اؤيرنجي حركتينين گرچك يولونو گؤستره بيلر.

۷۰-اينجي ايللرين اويرنجي لرينه
آتيلا موغانلي

او گون من اونيورسيته نين حيه طينده ايديم. اونيوريسته ده اولان اويرنجي لر هاميسي اوزگون ايدي. سانكي اونلار موباريزه مئيدانيندا يالقيز قالميشلار. اونيورسيته نين دمير قاپي لاري باغلانميش ايدي. اونلار مامورلارين كتك لري آلتيندا اولاركن اونيورسيته نين نرده سينين آرخاسيندا اولان ميلت بير بيرينده ن سوروشوردو نه خبر؟ اولمايا يئنه بو اويرنجي لر موفته دوگو يئييب قودوروبلار.

بيريسي دئييردي يوخ بابا بونلار تورك-فارس دعواسي ائديرلر. بير آيريسي دئييردي يوخ بابا هاميسي بئكارچيليق داندير. نه ايسه ملتيميزين بويله اوزاقدان دوروب باخماسي اويرنجي لرين اوره گيني سيخيردي. من ايسه دئييرديم گله جك بيزيمدير. بير گون اولاجاق بو ملت بيزيم نه ايسته ديگيميزي باشا دوشه جك. تئز يورولان يولداشلار ايسه دئييردي: بابا بوراخين بو ملتي. بيز بونلاردان اوتورو جانيميزي اووجوموزا قويوروق آمما اونلار بيزه گولورلر……..

گونلر بئله گليب كئچيردي. يورولانلار يوكلرين يئره قويوب گئديرديلر. بيريسي تئز و بيريس گئج يورولوردو. دوغروسو اونلاري دا هئچ قيناماق اولمازدي آخي. اونلارداها يورولموشلار…………

بئش-اون ايل كئچدي و بير آن ميلتيميزين وولقاني پوسگورمه يه باشلادي. بو ميلته نه اولموشدو. دونه نه كيمي اويرنجي لرده ن اوزاق دوروردو آما بو گون او، اويرنجي سي ني باغرينا باسيردي. او آرتيق ايللر اونجه ده ن اويرنجي سينين حق باغيرتيسيني دويموشدو. اويرنجي لر له ال اله وئرميشدي تا اونودولموش كيم ليگينه صاحيب دورا. بو ملت داها او ميلت دئييل دير. خيابانلارا چيخيب جانيني آذربايجانا قوربان وئرمه گه گلميشدي. او آرتيق من ليگين تانيميشدي و اونا صاحيب چيخماق ايسته ييردي.

او سس له ييردي ” هاراي هاراي من توركم” . بو گون او توركلوگونه گووه نيردي. دئمك چكيلن زحمت لر هدر اولماميش دير. ملتيميز آرتيق يولونو تاپميشدي. اونون باغيرتي لاري دونياني سس لندرميشدي. داها آرتيق گونئي آذربايجان هاري يني هر كس دينله مه گه باشلاميشدي. داها بو سسي بوغامازلار. داها بو سس باتماز. داها بو مليتي دوردورامازلار. بو ملته عشق اولسون……..

ماهيت و نقش جنبش دانشجوئي در حركت ملي آذربايجان جنوبي
آيدين ائل سئور

اصولا در جوامعي كه آزادي بيان و احزاب به رسميت شناخته نمي شود جنبش دانشجوئي به عنوان يك جنبشي اجتماعي مجبور به اتخاذ رويكردهايي سياسي در قبال حوادث مبتلا به جامعه بويژه در حوضه مسائل اجتماعي-سياسي و فرهنگي مي شود.

ماهيت جوان، ايده آليست و عدالت طلب دانشجو و وجود بستر براي رفتارهاي جمعي در محيط كلاس و يا خوابگاه موجب تولد جببشي مستقل، آرمانگرا و هدفمند مي شود كه از آن به عنوان جنبش دانشجوئي ياد مي شود. واقعيت اينست كه شرايط بسته، تبعيض آميز، غير دمكرات و توسعه نيافته آذربايجان جنوبي و عدم وجود احزاب سياسي رسمي و توانمند زمينه را براي حضور جنبشي مستقل و ملي در دانشگاههاي آذربايجان فراهم ساخته است.

رشد و گسترش دانشگاههاي آزاد در شهرهاي كوچك و بزرگ آذربايجان كه اكثريت مطلق دانشجويان آن از اهالي بومي آذربايجان مي باشد خود به عامل مهمي در رونق يافتن جنبش دانشجوئي در دانشگاههاي آزاد پا به پاي دانشگاههاي سراسري شده است. بعنوان مثال عملكرد دانشجويان در برگزاري مراسمها و ميتينگ هايي در دانشگاههاي آزاد تبريز، اردبيل، اروميه و مراغه و… در اين راستا قابل ارزيابي است.

طبيعتا در اين بين ريشه دار بودن تشكلهاي مجرب دانشجوئي در دانشگاههاي قديمي، سراسري و بزرگ آذربايجان و عدم پرداخت شهريه در اين دانشگاهها باعث عميق شدن فعاليتها در اين دانشگاهها گرديده است. بالطبع در آينده اي نه چندان دور با فراهم شدن تجربه مبارزاتي در دانشگاههاي آزاد و كثرت دانشجو پيش بيني مي شود سنگيني بيشتر جنبش دانشجوئي آذربايجان بر دوش دانشجويان دانشگاههاي آزاد خواهد بود.

در هر صورت دانشجوي آذربايجاني در هر دانشگاهي كه باشد فارغ از گرايشهاي معمول چپ، راست و مذهبي با تاكيد بر منافع ملي آذربايجان و با آرزوي فضايي توسعه يافته، آزاد و دمكرات براي آذربايجان جنوبي و رسيدن به سعادت ملي در خط مقدم حركت ملي آذربايجان قرار گرفته است. دانشجويان آذربايجاني با گرايشات ملي عمدتا حول چندين تشكل رسمي و غير رسمي از جمله انجمن هاي اسلامي، جمعيت اسلامي، مجمع دانشگاهيان آذربايجان، كانون نشريات دانشجوئي آذربايجان، آسمك، انجمنهاي ادبي و نشريات دانشجوئي مختلف به فعاليت خود ادامه مي دهند.

هر يك از اين تشكلها بسته به شرايط دانشگاههاي مختلف كاركردهاي ويژه اي دارند. برخلاف جنبش دانشجوئي ايران كه جولانگاه طرفداران نهضت آزادي، مشاركتيها، راستهاي سنتي و … بوده و از يكپارچگي و وحدت عمل بخوردار نيستند، جنبش دانشجوئي آذربايجان پيكره واحدي را تشكيل داده و عمدتا براساس اهداف تعريف شده زير كه در قالب بيانيه هاي صادره از سوي جنبش دانشجوئي تبيين شده است گردهم آمده اند:
• برسميت شناخته شدن حق تعيين سرنوشت براي آذربايجان جنوبي
• رسميت يافتن زبان توركي در ايران پا به پاي زبان فارسي
• ايجاد زمينه براي فعاليت احزاب، تشكلها و نهادي مدني- ملي آذربايجان
• برچيده شدن هرگونه مظاهر تبعيض در تمامي حوضه هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي در آذربايجان

وجود اختلاف نظرهاي كوچك هرگز مانع از همكاري گسترده دانشجويان فعال در تشكلهاي فوق الذكر نشده است. تا بحال جنبش مستقل و پيشرو دانشجوئي آذربايجان نقش قابل توجه و ارزنده اي در تئوريزه نمودن آرمانها و اهداف حركت ملي آذربايجان داشته است. آنچه كه بعد از اين در دستور كار جنبش دانشجوئي آذربايجان واقع شده است عبارت از ايجاد رابطه مستحكم با توده ملت آذربايجان و ادامه بحثهاي بنيادين و روشنگرانه تحت هر شرايطي در داخل جامعه و دانشگاهها مي باشد.

اگرچه بازداشتهاي گسترده فعالين دانشجوئي همچنان ادامه دارد و تعدادي از اين دوستان در زندانهاي شونيسم بسر مي برند ولي باز فعاليتها همچنان ادامه داشته و به محض بازشدن دانشگاهها جنبش مستقل دانشجوئي آذربايجان وارد فازهاي نوين و جدي مبارزه خواهد گرديد. ويژگي عمده جنبش دانشجوئي آذربايجان عدم قطع ارتباط فارغ التحصيلان با بدنه جنبش دانشجوئي است.

فارغ التحصيلان عمدتا در قالب مجمع دانشگاهيان آذربايجان و نشريات دانشجوئي و يا مستقل به فعاليت خود ادامه داده و سعي در پرورش كادرهاي حرفه اي و مديريتي بويژه در شرايط بحراني را دارند. اكثريت مطلق اعضا فعال در اين جنبش مستقل با چشماني تيزبين در عين حاليكه بدور از لمپنيزم سياسي و شخصيت پرستي سعي در تقويت بدنه حركت ملي آذربايجان را دارند از سوي ديگر ازافتادن در تله اختلافات احتمالي موجود در داخل حركت چه در درون وچه در بيرون از كشور خودداري مي نمايند.

فعالين جنبش دانشجوئي بيشتر از آنكه به شعارها و منم منم گوئيها و منافع فردي و رهبري حركت بيانديشند به عمل و مبارزه مي انديشند و اين خود به عنوان نقطه قوت اين جنبش محسوب شده و راه را براي مبارزه اي ملي و موثر فراهم مي نمايد. در شرايطي كه در داخل آذربايجان جنوبي فضايي كاملا بسته و امنيتي را شاهد هستيم جنبش دانشجوئي اميدوار است فعالين خارج از كشور بدور از منم منم گوئيها در قالب جبهه اي واحد بعنوان يك لوبي كاملا فعال در خارج عمل نموده و با فشار بر سازمانهاي بين المللي زمينه مبارزه و قدرت عمل براي فعالين داخل كشور را فراهم نمايند.

متاسفانه حركت ملي آذربايجان در شناساندن مواضع برحق، مدرن و مدني خود در دنيا بسيار ضعيف عمل نموده است. حتي در صورتيكه مواضع رسمي كشورهاي بزرگ و منطقه عدم حمايت از حركت ملي آذربايجان باشد باز فعالين خارج حداقل توان جلب حساسيتهاي نهادهاي غير دولتي و انساندوستانه نسبت به مسئله آذربايجان را دارند.

در كشورهاي غربي با توجه به اهميت ديدگاه اين نهادها و تاثير مثبت شان بر سياستهاي رسمي دول در دراز مدت، حركت ملي ميتواند واكنش اين كشورهاي پرنفوذ را براي موضع گيري فعال در قبال آذربايجان جنوبي برانگيزاند. بنظر مي رسد در شرايط حاضر فعالين خارج از كشور مسئوليت بسيار سنگيني در قبال حركت ملي و شناساندن آن به جامعه جهاني برعهده دارند. از اينروست كه وحدت عمل بيش از پيش احساس مي شود.

شناساندن ماهيت حق طلبانه، عدالت طلبانه، مدرن، سكولار، دمكرات و آزاديخواه حركت ملي آذربايجان به انسانهاي آزاده دنيا به معني جلب حساسيت و همكاري آنها در درازمدت و خروج از شرايط سخت فعلي و حالت انزوا خواهد بود.

گله جك بيزيمدير!
آيدين ائل سئوه ر، فعال دانشجوئي
مرداد ماه يكهزار و سيصدو هشتاد و پنج

بيانيه جنبش دانشجوئي آذربايجان در خصوص تعليق فعاليتهاي جمعيت اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان

دقيقا از زمانيكه جنبش دانشجوئي آذربايجان با طرح روز ۱۹ ارديبهشت بعنوان روز دانشجو در آذربايجان رسما مسير مقدس خود را از جنبش دانشجوئي ايران جدا نمود و با برگزاري مراسم هاي متنوع سعي در رسانيدن صداي بحق و مظلومانه حداقل سي ميليون تورك آذربايجاني به گوشهاي آزاده جهان نمود، پيش بيني افزايش فشار و تضييق بر اين جنبش نيز قابل پيش بيني بود.

نقش بي بديل جنبش دانشجوئي در بيداري ملي آذربايجان بقدري واضح، روشن و موثر بود كه شونيسم حكومتي فارس را به اتخاذ واكنشهائي عجولانه و غير انساني و غير دمكراتيك واداشت. عليرغم اينكه همه اعتراضات و برنامه هاي جنبش دانشجوئي و در يك كلام حركت ملي آذربايجان كاملا متمدنانه و بدور از هر نوع خشونت بود، برعكس واكنش شونيسم كاملا وحشيانه و غير انساني بود.

متعاقب قيام ملي ارديبهشت و خردادماه سال ۱۳۸۵ در دانشگاهها و شهرهاي آذربايجان محدوديتها بر جنبش دانشجوئي نيز گام به گام گسترده تر گرديد. توقيف نشريات دانشجوئي، توقيف كانونهاي دانشجوئي، حبس و تعليق گسترده دانشجويان فعال آذربايجاني، بازداشت اعضا كاري و فعال مجمع دانشگاهيان آذربايجان، تعليق فعاليت تشكل موفق دانشجوئي آرمان در دانشگاه آزاد تبريز، افزايش فشارها بر انجمن اسلامي دانشگاه آزاد اردبيل و در نهايت تعليق فعاليت جمعيت اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان اين بازوي توانمند جنبش دانشجوئي آذربايجان، همه و همه در راستاي پروژه انتقام از جنبش دانشجوئي آذربايجان قابل ارزيابي است.

عملكرد روشن و شفاف و در عين حال جدي جنبش دانشجوئي آذربايجان و طرح پروژه رسميت يافتن زبان توركي در ايران كه با اعتراضات و بيانيه هاي دانشجوئي دوم اسفند ماه (روز جهاني زبان مادري) در دانشگاههاي كشور رسما اعلام گرديد، موجبات توجه مجامع جهاني و حقوق بشري به اين جنبش و خواسته هاي آنرا فراهم نمود. در پي اين موفقيتهاي سراسري شونيسم فارس چنين مي پندارد كه با هدف گرفتن كانونهاي فعال در جنبش دانشجوئي و تنگ نمودن دايره فعاليت براي اين جنبش بزعم خود اين خيزش بحق عظيم و ملي را خفه خواهد نمود، اما غافل از اينكه قطار حركت ملي در آذربايجان پرقدرتتر از پيش در حركت است و هيچ قدرت برتري توان سركوب و متوقف كردن آنرا ندارد.

شونيسم فارس مطمئن باشد كه با خارج شدن هر عنصري فعال از مجموعه جنبش دانشجوئي، اعضائي بمراتب فعالتر و خردمندتر به جرگه اين جنبش مي پيوندند و ديري نخواهد پاييد كه شاهد به هرز رفتن تمامي تلاشهاي شونيسم فارس در سركوب اين جنبش خواهيم بود. جنبشي كه نه برپايه ظلم و ستم بلكه برپايه حق و عدالت بنا گرديده و هدفي جز سعادت ملي براي انسان آذربايجاني ندارد، هرگز از پاي درنخواهد آمد و تمامي تلاشها براي سركوب آن به شكست خواهد انجاميد. آري ديري نخواهد پاييد كه اين جنبش سراسري و عظيم به اهداف مقدس خود دست خواهد يافت و هماي سعادت، آزادي، رفاه و خوشبختي را براي ملت شريف آذربايجان به ارمغان خواهد آورد. آينده جنبش دانشجوئي آذربايجان و در يك كلام حركت ملي بقدري روشن است كه هرفعال دانشجوئي بي اختيار شعار “گله جك بيزيمدير” را به زبان مي راند و به آينده موفق اين جنبش ايمان و اعتقاد راسخ قلبي دارد.

جنبش دانشجوئي آذربايجان شونيسم فارس را به مطالعه بيشتر در مورد قدرت، نفوذ و پتانسيل ملي حركت ملي آذربايجان فراخوانده و در مورد هرنوع رفتار خشونت آميز و غيراخلاقي و نابخردانه در مقابل فعالين آن هشدار مي دهد. سياست خفگان و سركوب در شرايط حاضر باعث افزايش شكنندگي حركت ملي آذربايجان شده و كار را بر شونيسم فارس پيچيده و مشكلتر خواهد نمود. بر عكس جنبش دانشجوئي اميدوار است دولتمردان رژيم با فراستي به مراتب بيشتر از گذشته ضمن تمكين در برابر خواسته هاي بحق و قانوني ملت آذربايجان هر چه سريعتر دست از آزار و فشار بر فعالين آذربايجاني و خانواده هاي محترم آنان بردارد.

جنبش دانشجوئي آذربايجان در اين شرايط حساس ضمن پاي فشردن بر منش مبارزه ملي و مدني خود در برابر پيشگاه ملت بزرگ و شريف آذربايجان متعهد مي گردد كه يكپارچه تر از قبل در صحنه سياسي- اجتماعي آذربايجان حضور داشته باشد. جنبش دانشجوئي آذربايجان بعد از اين ديگر منتظر مجوز شوراهاي فرهنگي دانشگاهها براي فعاليت مدني و صلح آميز و برپائي تشكلها و مراسم هاي مخصوص بخود نمانده و راسا در جهت احقاق حقوق ملي ملت خويش گام برخواهد داشت.

گله جك بيزيمدير بخش رسانه اي جنبش دانشجوئي آذربايجان، اسفند ماه ۱۳۸۵

بيانيه دانشجويان آذربايجاني دانشگاه تهران در روز جهاني زبان مادري

۲۱ فوريه، روز جهاني زبان مادري، روزي بسيار مبارك و اميدوار كننده براي تمامي انسانهايي است كه به دلايل مختلف، زبان مادري شان آنچنان كه بايسته و شايسته است مورد حمايت، تكريم و محافظت قرار نمي گيرد. اگرچه از گراميداشت چنين روزي در تاريخ ايران چند سالي بيش نمي گذرد، با اينحال وجود حدود ۵۰ ميليون انسان محروم از كمترين و ابتدايي ترين حقوق فرهنگي بشري يعني خواندن، نوشتن، آموزش و پرورش به زبان مادري، در ايران سبب گشته است تا اين روز به سرعت در ميان فعالين قومي و ملي ماندگار گردد و آنان را به ادامه تلاش و فعاليت اميدوار سازد.

زبان به عنوان مهمترين شاخصه تمييز هويت فرهنگي هر انسان، در طول تاريخ براي متكلمان آن حائز اهميت فراوان بوده است و علي رغم برخي پندارهاي غلط عده اي روشنفكرنما كه آن را صرفاً وسيله اي ارتباطي مي دانند، در بطن خود تاريخ، فولكولور، آداب و رسوم و انديشه هاي ذهني، فكري و فرهنگي يك ملت و قوم را بهمراه دارد. از اينروست كه استعمارگران ديروز و امروز براي استحاله يك ملت و قوم، زبان را در اولويت يورشهاي خود قرار ميدهند و به طرق مختلف، بويژه با ايجاد تصنعي و ساختگي حس خود كمتربيني، اهداف ضد بشري خود را دنبال ميكنند.

كشور ايران با داشتن ملل و اقوام متعدد همچون تورك، فارس، عرب، كرد، بلوچ، گيلك، لر و … كه هر يك داراي زبان مادري مستقل، غني و ويژه¬اي هستند، بسان كلكسيوني گرانبها و عظيم از تلاش جسمي، فكري و ذهني ميليونها انساني است كه در طول تاريخ در اين سرزمين و سرزمينهاي مجاور سكني گزيده اند. اما متأسفانه، سياستهاي شوونيستي حكومت پهلوي مبني بر آسميلاسيون فرهنگي ملل و اقوام غير فارس در راستاي ملت سازي نوين ايراني براساس زبان، هويت و تاريخ فارسي و آريايي، سبب گشت تا ميليونها انسان كه حدود هفتاد درصد جمعيت ايران را تشكيل ميدهند، از ابتدايي ترين حقوق بشري محروم بمانند. اگرچه با پيروزي انقلاب اسلامي ايران كم و بيش از شدت اين سياستها و محدوديتهاي ايجاد شده كاسته گرديد، وليكن ذهنيت ايجاد شده از هويت، منافع و امنيت در ايران ادامه يافت و كمترين حقوق اعطاء شده در اصول ۱۵، ۱۹ و ۴۸ قانون اساسي نيز به اجرا در نيامد.

در سالهاي اخير موج جديد هويت خواهي ملل و اقوام با بهره گيري از تجربيات گذشته، فضا و شرايط نوين ملي و بين المللي بر اساس روشهاي مدني پديد آمده است كه بي شك حاكمان و مسئولان كشور را به چالش فراخوانده است. اين رويكرد مدني نوين، با تكيه بر پتانسيل عظيم دانشگاهي و روشنفكري، زنگ بيداري ملي و قومي را براي نسل خفته با شعارهاي شوونيستي به صدا در آورده و وجدانهاي منصف و بيدار اين سرزمين را در هر پست و مقام و لباسي، فارغ از قوميت و مليت خاص، با خود همراه كرده است.

ما دانشجويان آذربايجاني دانشگاه تهران ضمن گراميداشت «روز جهاني زبان مادري» ضمن عرض احترام به مقام شامخ شهداي والا مقام مدافع زبان مادري و تقدير و تشكر از كليه كساني كه در راه اعتلاي زبان مادري متحمل سختيها و مشقتها شده اند، اعلام ميداريم:

۱- «اعلاميه جهاني حقوق زباني» به عنوان يك منشور جهاني داراي نكات، مطالب و خواسته هاي بسيار ارزشمند و متعالي است كه همه موارد مندرج در آن به عنوان يك منشور و ميثاق بين المللي مورد قبول ميباشد. از اينرو از دولت جمهوري اسلامي ايران ميخواهيم پايبندي خود را به اين اعلاميه اعلام داشته و خود را متعهد به اجراي مفاد آن نمايد.

۲- با توجه به اينكه در نص صريح اصل نوزدهم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران برابري تمام انسانها، ملل و اقوام ساكن در ايران فارغ از زبان و نژاد مورد تأكيد قرار گرفته است و در طول سالهاي گذشته گام عملي مناسبي در راستاي به اجرا در آوردن آنها بويژه در بعد فرهنگي برداشته نشده است، چنين رويكردي سبب ايجاد شكاف و نارضايتي هر چه بيشتر در ميان اقوام غير فارس گرديده است كه چنين مساله اي را براي آينده كشور بسيار خطرناك مي دانيم.

۳- از آنجا كه حمايت از فرهنگها و هويتهاي قومي نمي تواند بدون لحاظ اين مسئله در ساختار سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي باشد، از ديدگاه ما بايد اين مسئله بصورت قانونهاي مدون بر اساس سيستم مديريتي غيرمتمركز در آمده و اداره كشور بر اين اساس مورد توجه قرار گيرد.

۴- در سالهاي قبل و بعد از انقلاب اسلامي بسياري از نامهاي مناطق، شهرها و روستاهاي محل سكونت اقوام و ملل بر اساس سياستهاي مغرضانه يا ناآگاهانه تغيير يافته اند كه بايد به نامهاي اصلي خود برگردانده شوند.

۵- از آنجا كه بيش از هفتاد درصد عوارض، مالياتها و ثروتهاي زيرزميني اين كشور از مناطق سكونت اقوام و ملل غير فارس تأمين ميشود، خرج اين درآمدها فقط در جهت ترويج و تقويت زبان و فرهنگ فارسي، تبعيض آشكار و ناعادلانه اي است كه مطابق ماده ۱۰ «اعلاميه جهاني حقوق زباني» و آموزه هاي اخلاقي و ديني غير قابل قبول ميباشد. از اينرو خواستار توزيع مناسب و عادلانه امكانات دولتي در جهت حفظ، گسترش و تقوين تمام زبانها و فرهنگهاي كشور هستيم.

۶- عليرغم ادعاهاي موجود، پدران و مادران اقوام و ملل غير فارس اين كشور از آزادي انتخاب اسامي ملي و قومي براي نوزادان خود به زبان مادري خويش محروم بوده و يا دچار مشقتها و محدوديتهاي فراوان هستند. از ديدگاه ما اين مسئله در مغايرت با تمامي كنوانسيونهاي بين المللي، احكام ديني و اخلاق بشري و ماده سوم «اعلاميه جهاني حقوق زباني» بوده و غير قابل قبول ميباشد و بايد هرچه سريعتر به اين مسئله پايان داده شود.

۷- در سالهاي گذشته روشنفكران، دانشگاهيان و بسياري از آحاد مردم منتسب به اقوام و ملل تلاشهاي ارزشمندي براي حفظ، تقويت و دفاع از هويت ملي، قومي و فرهنگي خود برداشته اند كه متأسفانه با انگ زنيهاي مختلف بويژه «تجزيه طلب»، «پان تركيسم»، «پان عربيسم» روبرو شده و به مجازاتهاي بسيار سنگيني محكوم گشته اند. از اينرو، ضمن رد تمامي اين ادعاها و با تأكيد بر حفظ وحدت و برادري بر اساس برابري تمام انسانهاي اين كشور، از مسئولان مي خواهيم بر اين نوع برخوردها پايان بخشند و با آزادي تمامي فعالين فرهنگي آذربايجاني در بند به اعتمادسازي بپردازند.

دانشجويان آذربايجاني دانشگاه تهران

گونئي آذربايجان اويرنجي حركاتي نين آنا ديلي گونو موناسيبتي ايله بيانيه سي

بو گون آذربايجان ميلتي چوخ آجيناجاقلي بير دورومدادير. اوتوز ميليونلوق بير ميلت ان دوغال حاقلاريندان محروم ائديلميشدير. گونئي آفريقادا آپارتايد سونا چاتسادا بئله، آذربايجان هله ده آپارتايدا و فارس شونيزمينين عيرقچي سياستينه معروض قالماقدادير. گونده ن گونه آسيميلاسيون و اريتمه سياستي سونوجو اولاراق بير ار بير ار گنج لريميز اوز آنا ديللري ايله يادلاشيرلار. آنا ديللرينده ن مودافعه ائده ن اينسانلار دوستاقلارا آتيلير و آغير شكنجه لره معروض قاليرلار. بو آپارتايد سياست سونوجوندا تكجه آنا ديلميز دئييل بلكه بوتون اقتصادي، مدني و توپلومسال وارليغيميز محو اولماق حاليندادير. گونده ن گونه ملتيميزه قارشي يوروتولن باسقي آرتماقدادير و بئله بير دورومدا آذربايجان گنج لري ميلي حاقلاري اوغروندا تك باشلارينا ديره نه رك ساواش آپارماق زورونداديرلار.

كيمه دئمه لييك درديميزي بيز
ديل بيلن كيم، سوز آنلايان كيم
اسير بير ميلته، محكوم بير ائله
قايغي چكن كيم آغلايان كيم؟

سون واختلار دونيا بيزيم سسيميزي دويماغا باشلاسادا، آتالار دئميشكن «هله خمير چوخ سو آپاراجاق». توركون و يا آذربايجانلي نين، آذربايجانلي دان باشقا دوستو يوخ سوزونده ن ايلهام آلاراق، يالنيز بير چاغريشميز وار اودا آنا ديليميز اوغروندا هامي ميز بيرلشمه لييك. بو گون آذربايجان ميلتينه فارس شونيزمي قده ر ضرر وئره ن لره اوز توتاراق سسلنيريك: داها بو پارچالانميش ميلتي بير داها پارچالامايين. قويون ميلتيميز بيرلشه ره ك اوز باشينين چاره سيني تاپسين.

بو گون ميلتيميز موباريزه سي يولوندا ساده جه بير شئيه احتياجي وار، اودا بيرلشمك دير. بيرليگيميز يولوندا داش دغيرلادانلار گله جكده ميلتميزه نه جاواب وئره جك لر؟ تاريخ قارشيسيندا باشلاريني آشاغي تيكمه يه مجبور قالانلاري ميلتيميز هئچ زامان باغيشلاماياجاق.

بو گون آذربايجان اويرنجي حركاتي مدني، مدرن و سكولار بير آنلايشلا گله جه يميزي دوشونوره ك يولا چيخميشدير. بو حركاتين بير دردي وار، اودا ميلتيميزين دردي، ديليميزين دردي و اوزگورلويوموزون دردي دير. بيزجه بو دردلرين درماني ساده جه بويوك بيرليگه دوغرو گئتمك ده دير. بيز آناديليميز اوغروندا موباريزه يولوندا بويوك بير جبهه نين تشكيل تاپما آرزوسونداييق. بو بويوك جبهه ده بوتون آذربايجانچي لار بيرلشمه لي ديرلر. حتي باشقا فارس اولمايان ميلتلرده بيزيم يارديميميزا گله بيلرلر. بيز آناديليميزي آزاد ائتمه ده ن نئجه ميلتيميزي و اولكه ميزي آزاد ائده بيليريك؟ هر كسين فيكير اوزگورلويونه سايقي لي اولاراق گنجليگيميزي بيرليگه چاغيريريق.

اويرنجي لر بوتون اونيورسيته لرده بير بوتون اولاراق الده كي ايمكانلاردان يارارلاناراق آنا ديلي گونونو عزيزله يه جك لر. بيز آنا ديليميزين آزادليغي اوغروندا اولان موباريزه ده هر بير دردي چكمه يه حاضيريق. بورادان فارس شونيزمينه سسله نه ره ك، خبردارليق ائديريك. بوندان سونرا بيز داها جدي و ائتگن بير حالدا موباريزه مئيدانيندا اولاجاغيق. بيزيم موباريزه شيوه ميز مدني و انسانجيل اولسادا بئله ميلي حاقلاريميزدان واز كئچمه يه جه ييك. بوندان سونرا عباس لساني كيمي هر بير ميلي فعال سيزين زيندانلارينيزدا آجليق چكه ره ك سيزي ديزه چوكدوره جك. ميلي اويانيش دونه مي و ميلتلشمه سوره حي تكميل لشديكجه سيزين ايشينيزده آغير اولاجاق. بيز بو ساواش مئيدانيندا ميلتيميزه و گنجليگميزه گونه ره ك، اينانين كي غالب گله جه ييك.

چونكو گله جك بيزيمدير.

۱۸ بهمن ۱۳۸۵، گونئي آذربايجان اويرنجي حركاتي، گله جك بيزيمدير

بيانيه دانشجويان ترك دانشگاه تربيت معلم تهران درباره وضعيت حاضر در ايران و آذربايجان

جلادلار يوروش ائدير دؤرد بيرطرفدن
قالخ اياقا قولو زنجيرده سيرداشيم
قالخ! دوردئنه جلادا
اؤلمكدن قورخو يوخ، ديريليكدن نصيب
دؤرد دئنه جلادا
يانليز نئچه ثانيه
نئچه كلمه سؤزوم وار اينسانلارا

تا كجا ادامه خواهد داشت اين بازي مرگبار نمي دانيم! كجا پايان خواهد گرفت اين انسان ستيزي ديو صفتانه، چگونه پايان خواهد گرفت نمي دانيم!
امَا مژده ي يك حقيقت روشن را با اميدواري تمام در پايان كشاكش، درافق مبارزات آزادي خواهانه ي خويش ديده و بدان پشت گرمي كه بي شك، صبح رهايي نزديك است، شعله اين اميد را هر چند لرزان و كم جان از بيم هجوم سموم اين شب يلدايي، در پنهانترين نهانگاههاي روح خسته مان به دور از چشم ناپاك روشني ستيزان،به نقد جان مشتعل ميداريم.

بر همهُ خردمندان و روشن بينان و آنها كه تعصبي يا منفعتي و يا بلاهتي كورشان نكرده باشد،اين حقيقت عيان است كه ملَت آذربايجان، در صف اول ايرانباني، بي ترديد بيشترين هزينه هاي مالي و جاني را داده است امَا امروز اين ملَت شريف در راستاي تحقق ابتدايي ترين حقوق حقه خويش، با غير انساني ترين برخوردها و عكس العمل ها از سوي مركز (تهران) مواجه شده و مي شود. دريغا! حكومتيان معلوم الحال و اپوزيسيونهاي عوام فريب، برسر بهره مندي از سفره ي نعمت ملَت، به وجه غير قابل تصوري در هم مي افتند امَا آنجا كه صداي ملَت به كوچكترين اعتراضي بر مي آيد، همگي دست در يك كاسه، به سركوب همان مردمي رو مي كنند كه تمامي دارائي شان سفره ي تعارفات اربابانه و روشنفكرانه ي حضرات است و اين يك صدايي خباثت آميز در قبال مطالبات بر حق آذربايجان، صد چندان است.

چنانكه امروز معمَم و كراواتي، راست وچپ، به اصطلاح مذهبي و لائيك، همگي به تخطئه ي “جنبش ملَي آذربايجان” رو آورده اند و كارشان به ياوه سرايي هاي مضحكي كشيده است، چنانكه چيزي نمانده كه امام جمعه ها هم بر منابر نماز جمعه از شأن كوروش و داريوش و ذم تركان، داد سخن دهند! يا عالي جنابان روشنفكران به اصطلاح اپوزيسيون كه براي يك زندان رفته شان مرثيه هاي جهانشمول سر مي دادند،امروز در برابر اين همه ستمي كه بر دهها زنداني آذربايجاني مي رود، سكوتي ننگين پيشه كرده اند.

دريغا كه چنان كه پيش مي رود، اين مشتي دروغگو و خيانت پيشه، درهاي گفتگو و مدارا را بسته و هر روز و هر ساعت اميد تفاهمي ملَي در سرزمين ايران را دست نايافتني تر مي كنند.

آيا كدام يك از اين همه مدعيان عدالت و آزادي،حتي كلمه اي در دفاع از حقوق كشته ها و زندانيان ما گفته اند؟!

كدام يك از اينان حتي اين سؤال كوچك را از خود پرسيده اند كه به چه حقي حكومت به اصطلاح اسلامي، اعتراضات مدني يك ملَت را به خاك و خون مي كشد؟!

والله كه اگر در يك نقطهَ ديگر از كشور چنين ستمي بر مردمي مي رفت، روشنفكر آذربايجاني ساكت نمي نشست، چنانكه تاريخ نشانگر اين حقيقت است. امَا امروز،چرا اوضاع اين چنين وارونه شده؟

آذربايجان به خاك و خون كشيده مي شود، فرزندان اين سرزمين مهد عصيان در برابر ظلم و بي عدالتي، از پير مرد ۷۰ ساله تا نوجوان ۱۵ ساله كشته و زنداني مي شوند و در زندانها در معرض وحشيانه ترين شكنجه ها قرار مي گيرند، امَا صداي اعتراضي از كسي بر نمي آيد، جز آذربايجان و آذربايجاني!

چه نياز است كه هنوز هم چشم به دهان حضراتي بدوزيم كه هميشه همصدا با دشمن ترين دشمنان ملَت در عين مشاهده ي اين حق كشي، سكوت پيشه كرده اند! كدام حزب و كدام گروه و كدام روشنفكر مدعي آزادي خواهي،غيراز فرزندان آذربايجان، حتي يكبار در مقام دفاع از عباس لساني، رضا عباسي و دهها زنداني بي گناه آذربايجان بر آمده اند؟ كجاست كميته ي دفاع از زندانيان سياسي تا بپرسد كه اولا گناه لساني و عباسي و ساير زندانيان آذربايجاني چيست؟ و چرا از كمترين حقوق يك زنداني هم حتي محرومند؟!

… باري با وجود تمامي اين خيانت ها و سنگ اندازي ها، به هر كسي كه اندكي تاريخ بداند، آشكار است كه آذربايجان، پيشگام هميشه پيروز حركت هاي تجدد خواهي و رفرميستي ايران به خصوص در صد سال اخير بوده است و در اين برهه نيز هر چند با هزينه هايي بس افزونتر و مبارزه اي بس سخت تر،اما بي ترديد به نتيجه ي مطلوب خواهد رسيد.انگلس مي گويد “موش تاريخ از هر سوراخي كه راه پيدا كند سر بر مي آورد و اكنون ما به عنوان كاوندگان تاريخ، به كساني كه در برابر سير عقلايي تاريخ و مطالبات بر حق يك ملَت در اين برهه، در اين مملكت مقاومت ابلهانه كرده و به خيال خودشان، چوب لاي چرخ تاريخ مي گذارند،هشدار مي دهيم كه، مراقب خويش باشيد و از سرنوشت ملَت ستيزان عبرت بگيريد، مبادا كه دير شود و گرفتار قهر و انتقام ملَت شويد و گرنه دير نيست رسيدن روزي كه به ذليلانه ترين ذلالت ها گرفتار آييد.

آرماني كه مي شناسمش٫ به مناسبت تعليق تشكل آرمان

چند روز قبل خبر تعليق تشكل آرمان را در سايتها خواندم . خبري كه مرا از ته دل ناراحت كرد . براي اينكه چند سالي با آن آشنا بودم و عملكرد آن بعنوان يك تشكل هويت خواه قابل تامل بود و نكته قوت اين تشكل آن بود كه هرگز سينوسي عمل نكرد و همواره بر روي خطي مستقيم حركت كرد .در سرازيري ها آن چنان به سرعت نيافتاد كه ياراي كنترل نداشته باشد و در سربالاييها ضعيف نشد .

در يك كلام نه آنچنان احساساتي و از خود بي خود گشت كه راه بازگشتي نمانده باشد و نه در روزهاي سخت در كنج پستوها پنهان شد . يك مثال از آنچه گفتم خرداد ماه امسال بود . يكي از اولين اعتراضات و اتفاقا پر جمعيت ترين اعتراضات مال دانشگاه آزاد بود و با سكانداري اين تشكل . اعتراضي كه در عين عظمت نكته اي كه حاكميت قدار بتواند بهانه اي براي مقابله با آن داشته باشد و بعد از حوادث خونين و افتخار آفرين نيز كه بنابه خفقان سخت همگان سكوت كردند همين تشكل بود كه برنامه تحليل حوادث آذربايجان را گذاشت.

هيچ گروهي خالي از ضعف و عيب نيست آرمان نيز از اين قاعده مستثني نمي باشد .

اما اگر به روند آرمان بنگريم با گذر زمان عيبها و ضعف هاي آن كوچكتر شده و امروزه ميتوان گفت كه بهترين عملكرد را با توجه به شرايط زمان را دارد .
اتحاد و دوستي اعضاي آن باعث شده است تا اين تشكل يكي از تشكيلاتي ترين گروهها باشد و همين باعث نظم و انسجام اين تشكل شود .

به خاطر سر و كاري كه با دانشگاه آزاد تبريز دارم چندين سال است كه با محيط اين دانشگاه آشنايي دارم و اين را بخوبي لمس كرده ام كه جو امروزي دانشگاه آزاد تبريز نعمتي بزرگ براي حركت ملي مي باشد. پتانسيل اين دانشگاه بعنوان مهمترين قطب دانشگاهي از لحاظ تعداد دانشجو كه اكثريت آنها نيز ترك ميباشند و اين مسئله اي است كه حاكميت در اين روزها كه جوانان با شور بيشتري خواستار حقوق ملي خود مي باشند از اين نقطه وحشت بيشتري دارد و امروز مي داند كه اگر آرمان بسته شود آرمان هويت خواهي دانشجويان خاموش نخواهد شد چه بسا كه حركات پراكنده تر و البته خطرناكتر براي حاكميت به ارمغان بياورد و اين آرماني كه روزگاري در يك اتاق كوچك به آن همت شد در دلهاي دانشجويان آذربايجاني كاشته شده است و هيچ احد الناسي توان بستن آن را ندارد .

حال روي سخنم با آرمانيان است كه يك لحظه از خدعه دشمن دلسرد نشده و مبارزه تان را ادامه دهيد و بدانيد كه فرزند آذربايجان هرگز فراموشتان نخواهد كرد و اين وظيفه تان را هرگز فراموش نكنيد كه آرمان تنها مال شما نيست بلكه كليد آن دست شماست پس در حفظ آن تمام تلاش خود را بكنيد.

و سخن آخر خطاب به مسئوليني كه آرمان را بستند٫

مطمئن باشيد كه بزرگترين ضربه را از اين حركات غير دموكراتيك شما خواهيد خورد . چرا كه اگر روزي براي حفظ آرمان ملاحظاتي مي شد ديگر آرماني نيست كه براي حفظ آن چشمان را از خيلي كارها بست و فعالان آرمان كه البته كم هم نيستند فعاليتشان را ادامه خواهند كه اين فعاليتها براي ميزهاي شما خطرناك خواهد شد . مي گوئيد نه؟ منتظر آينده باشيد.
باي بك (***)

نگاهي بر عملكرد تشكل آرمان

تشكل دانشجوئي آرمان در اسفند ۸۱ در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز با مجوز رسمي از دبيرخانه تشكلهاي دانشجوئي دانشگاه آزاد شروع بكار نمود و تقريبا با توجه به حجم برنامه و سمينارها حدودا هر ماه ۱ برنامه در جهت اهداف جنبش مدني ملت آذربايجان برپا نمود .

از جمله برنامه هاي مهم و به ياد ماندني تشكل آرمان مي توان به :

۱- همايش جنايت عليه مسلمين قاراباغ به مدت يك هفته اعم از نمايشگاه عكس و فيلم و ارائه مقالات و انتشار ويژه نامه و ….كه با فشار استاندار وقت سبحان الهي كه جمله “هر كس از اصل ۱۵ حرف بزند جنايتكار است”را نيز از خود به يادگار گذاشت!!! مدت اين نمايشگاه به ۴ روز كاهش يافت وبعد از آن نيز سفير وقت ايران در ارمنستان به مناسبت اين همايش فراخوانده شد.

۲- همايش آذربايجان شناسي قوجا يوردوم به مدت ۳ روز با حضور محققين و نويسندگان بنام آذربايجان كه به ارائه مقاله پرداختند همزمان با اين همايش نمايشگاه عكس و فيلم و كتاب و صنايع دستي با موضوع آذربايجان برگزار شد .

۳- همايش پر سر و صدا و موفق سردار ملي ستارخان كه به مدت ۳ روز با حضور فعالان سياسي از سراسر نقاط آذربايجان همراه با اجراهاي موسيقي ارائه مقالات و قرائت شعر ، شعراي بزرگ آذربايجان .

اين همايش كه ماهها جنجال مطبوعاتي سپاه و اصولگرايان با رهبري محمد حسين فرهنگي را بهمراه داشت با استقبال بي سابقه دانشجويان مواجه شد . سي دي هاي اين برنامه در تمام شهرهاي آذربايجان و حتي تهران دست به دست مي گشت و بصورت مكرر از تلويزيون ملي آذربايجان (گؤن آذ تي.وي) پخش گرديد.

۴- تحصن عظيم دانشجويي در محوطه دانشگاه آزاد در اعتراض به گستاخي بي شرمانه روزنامه ايران كه عظيم ترين ميتينگ دانشجويي اين حوادث بود.

۵- مناظره با محمدحسين فرهنگي نماينده خائن آذربايجان بعد از حوادث آذربايجان در روز ۱۶ خرداد

۶- برگزاري مراسم بررسي حوادث خرداد آذربايجان با حضور نماينده تبريز دكتر اعلمي كه به نوعي سكوت سنگين آن روزها را شكست.

۷- همايش يك روزه شيخ محمد خياباني با حضور محققين ونويسندگان و تحليل گران سياسي مسائل آذربايجان كه به علت خفقان حساسيت فراواني بهمراه داشت كه با تمام كارشكنيها بصورت كاملا موفقيت آميز به كار خود پايان داد.

۸- حضور در مراسم ۱۶ آذر با حضور آرمين و مواخذه حركات ۸ ساله اصلاح طلبان و عملكرد منفي ايشان در آذربايجان .

۹- انتشار بيش از ۳۰ جلد مجله با عنوانهاي آرمان و آذر و ويژه نامه هاي مناسبتها

آنچه گفته شد بخش كوچكي از فعاليت مستمر اين تشكل بود كه در تمام اين مدت با فشار به كار خود ادامه مي داد .

اعضاي شوراي مركزي وقت در سال ۸۲ (مهدي بنان – يونس زارعيون-فرهاد قويدل و…)به تعليق ۱ ساله و تبعيد از واحد محكوم شدند.

در سال ۸۳ نويد محمدي ۸ ساعت در سوله كارگاه مكانيك توسط حراست زنداني شد.

وحيد شيخ بيگلو عضو شوراي مركزي به مدت ۲ ماه در بازداشت رژيم آپارتايد بود .

و سخن آخر اينكه تشكل آرمان هر چه بود و هرچه كه در طي اين مدت كرد تشكيلاتي ترين جنبش دانشجويي بود كه توانست از دانشگاه بيرون آمده و در منطقه آذربايجان به عنوان تشكلي محبوب شناخته شود . بي شك نام اين تشكل در تاريخ آذربايجان خواهد ماند و آيندگان خواهند ديد كه ملت آذربايجان در چه فضاهاي بسته اي موج عظيم به راه انداختند. اميد آنست كه اين تشكل در آينده ي نزديك بار ديگر به صحنه حركت ملي باز گردد.

بيانيه تشكل آرمان نسبت به حوادث اخير دانشگاه و حوادث نمايشگاه

دانشگاه محيطي است كه دانشجويان علاوه بر علم آموزي ،افكار و عقايد خود را پرورش داده و با استفاده از محيط دانشگاهي به نشر آن مي‌پردازند . ذات اين قضيه يكي از مهمترين آرمانهاي دانشگاههاست و داشتن افكار و عقيده خاص و دفاع از آن جزو هويت دانشجو مي‌باشد . اما آنچه بايد توجه نمود اين كه اولا فعاليت دانشجويي بايد رنگ و بوي دانشجو داشته باشد و القاگر تفكر عده‌اي ديگر نباشد. همچنين دانشگاه ، آلت دست عده‌اي مغرض قرار نگيرد.

هفته پيش دانشجويان شاهد پوسترهاي تبليغاتي نمايشگاهي ۳ روزه در موضوع بمبارانهاي شيميايي صدام در سردشت و حلبچه بودند و منتظر بودند تا در اين نمايشگاه از جنايات رژيم بعثي عراق در اين دو منطقه مسلمان نشين آگاهي بيشتري بيابيم . ولي آنچه در اين نمايشگاه ديديم متأسفانه به درد يك دانشجوي كنجكاو نمي خورد، بلكه در راستاي اهداف گروهكهاي تروريست آشوبگر بود. چرا كه عده‌اي با استفاده از ناآگاهي برخي مسئولين دانشگاه و صد البته آگاهي عده‌اي ديگر از مسئولين كه از هر فرصتي براي تشويش اوضاع به نفع خود سوء استفاده مي‌كنند در صدد ايجاد اوضاعي برامده بودند كه شرحش را در ذيل مي‌خوانيد.

نمايشگاهي كه با ورود به سالن اولين چيزي كه خود نمايي مي‌نمود،شال سفيد منتهي به شكل هندسي خورشيد بود كه توسط شال سبز وسرخ احاطه شده بود كه نشان پرچم كردستان بزرگ!!! مي‌باشد . در سالن علاوه بر عكسهاي مصدومان شيميايي مظلوم عكس چندين رهبر احزاب زياده خواه تروريست كرد نيزبه چشم مي‌خورد و آنچه بيش از همه موجب تحريك دانشجويان شده بود رفت و آمد عده‌اي با لباس كردي ويژه پيشمرگان كومله كردستان يعني سمبول قاتلان صدها شهيد اين خاك و بوم بود.

جالب است بدانيد دانشجويان غيرتمندي كه ياراي تحمل اينچنين اهانتي را نداشتند به اعتراض مدني با اين فضاي متعفني برخاستند كه در اين حين عده‌اي از اين پيشمرگان!!!! با لوله‌هاي آهني كه از كيف خود درآوردند به سوي ايشان حمله ور شدند و چندين تن از دانشجويان را مورد ضرب وشتم قرار دادند . البته اين عكس‌العمل از اين افراد كه غير دانشجو بوده و اتفاقا براي اينچنين موقعيتي به دانشگاه آورده شده بودند بعيد نمي‌باشد.
واقعا چه كساني فرصت جولان به اين عده را كه تعداد كثيري از آنها هم غير دانشجو بودند را مي‌دهد.

طبق معلومات بدست امده باني اصلي اين نمايشگاه دفتر فرهنگ اسلامي دانشگاه بوده كه زير پوستر در ابتداي ليست برگزاركنندگان به چشم مي‌خورد. تشكل آرمان در اولين ساعات افتتاح نمايشگاه موضوع را به حجه‌الاسلام صفوي رئيس دفتر فرهنگ اسلامي به صورت تلفني توضيح مي‌دهد و پس از مدتي برخي ديگر از دانشجويان اهانتهاي موجود را ريزبه‌ريز با ايشان در ميان مي‌گذارند.ولي در كمال حيرت ايشان با قاطعيت بر ادامه اين نمايشگاه تاكيد مي‌كنند!!!

آيا ايشان واقعا حساسيت موضوع را نمي‌ديدند و يا خشم دانشجوياني كه اتفاقا از لحاظ جمعيت نيز كم نبودند را بي‌اهميت جلوه مي‌دهند؟

البته نقاط مبهم و اسف بار ديگري از پرونده فعاليت ايشان از اوايل انقلاب تا بدين روز مي‌باشد. مسائلي كه افشاء آنها باعث افسوس دانشجويان و دلسوزان دانشگاه از حضور ايشان در چنين پست حساس و مقدسي خواهد شد. لذا در اين بيانيه افشاء اين مسائل نمي‌گنجد.

از عوامل مهم ديگري كه در اين غائله تاثير بسزايي داشته است . دبير منطقه آقاي دكتر منادي مي‌باشند. ايشان پس از انتخابات شورا و ناكامي در اين رقابت نگاه جدي‌تري به دانشگاه آزاد و بخصوص رياست اين واحد جامع دارند. ايشان با انتقال دانشجويان كردي كه عوامل اجرايي اين نمايشگاه بودند و ايجاد جو ناسالم در داخل دانشگاه تاثير مهمي ايفاء نموده‌اند.علاوه بر اين غائله از ايشان در ترم جاري تلاشهاي ديگري در تحريكات دانشجويان ديده شده‌است.
هزاران افسوس كه چشم عده‌اي فقط به ميز مديريت دوخته شده و براي حفظ يا بدست آورد آنها چه كارها كه نمي‌كنند!!!

در حاليكه چندين روز از مراسم خاكسپاري شهداي هليكوپتر خوي نمي گذرد و در روزهاي اخير شاهد سخنان آنچناني بارزاني كه بر لزوم استقلال كردستان بزرگ شامل قسمتهايي از خاك ايران و تركيه ،عرق و سوريه تاكيد مي‌كند،بوديم و هفته نامه‌ي پيام كردستان در صفحه‌ي اول نقشه‌ي كردستان بزرگ را ترسيم مي‌كند آيا اجازه دادن به اين اعمال ناشايست آن هم در چنين موقعيتي و فقط براي تحكيم پست در دانشگاه درست است؟

حال روي سخنمان با مردم شريف كرد مي‌باشد:
آنچه گفت شد و هزاران برنامه‌ي اينچنيني از يك چشمه به نام آمريكا نشأت گرفته كه با دادن وعده هاي بزرگ به رهبران كرد مانند انچه در عراق داده‌ شده است سعي در نيل به اهداف خود دارد.

مردم شريف كرد فراموش نكنند كه حدود سه دهه پيش نيز مصطفي بارزاني با وعده وعيدهاي آمريكا دست به اعمالي زد و لحظات پيش از مرگش وقتي روزنامه واشنگتن استار از وي بزرگترين اشتباهش را پرسيد وي “اعتماد به آمريكا” را بزرگترين اشتباهش خواند . و متاسفانه اين نه اولين و نه آخرين اعتماد رهبران كرد به ابرقدرتهايي مي باشد كه از ايشان به عنوان ابزار استفاده مي‌نمايند. چگونه مي‌توان از محروميت خلاص شد در صورتيكه ايشان بهيچوجه به مردم محروم اين منطقه دلسوزي نداشته و فقط در راه رسيدن به هدف ديگري هم اكنون با مردم كرد همقدم مي باشند.

يكي از اهدافي كه امروز دشمنان با تحريك مردم كرد و وعده‌ي تحقق كردستان بزرگي كه تا نزديكي تبريز مي‌رسد (و بعضا شامل تبريز هم ميشود) تفرقه افكني بين آذربايجانيان و اكراد مي‌باشد. اختلافاتي كه برنده آن دشمنان ايشان مي‌باشند.

در پايان ذكر چندين نكته ضروري مي‌نمايد :
*اين نمايشگاه منافي منافع ملي نه تنها در دانشگاه آزاد تبريز بلكه بصورت هدفمند و در اكثر نقاط كشور برپا گرديد. عده‌اي از دانشگاهها با نا آگاهي محيط را براي افراد فرصت طلب مهيا نمودند و انچه قابل توجه است در چند روز اخير كانالهاي تلويزيوني گروهكهاي تروريستي كرد با نمايش جولان دوستان داخل كشورشان حركت دانشجويان دانشگاه ازاد تبريز را در همين كانالها و همچنين در بيانيه‌هاي جداگانه محكوم نمودند. تشكل آرمان با اظهار خوشحالي از ناكامي دشمنان خواهان برخورد جدي با عوامل اين غائله مي‌باشد.

*تشكل آرمان با توجه به اعتقادي كه بر اصل گفتگو و مصالحه در محيط دانشگاه دارد ،در روز حادثه نيز سعي در آرام نمودن اوضاع داشته و با توجه به برخورد زننده و دور از ذهن با دانشجويان معترض ،ضمن اضهار تاسف خواهان رسيدگي دانشگاه به دلايل وچگونگي حضور اين افراد در داخل دانشگاه مي‌باشد. بخصوص كه ارگان مهمي همچون دفتر فرهنگ اسلامي مسئوليت اين نمايشگاه ربر عهده داشته است.

*تشكل آرمان به عنوان مدافع تمام اقوام و ملل ايراني ،خواهان رشد و تكامل اقوام وايجاد امكانات لازم براي توسعه همه جانبه ايشان مي‌‌باشد. آنچه در فوق نسبت به آن تذكر داده شد اعمال غير اخلاقي دستان آلوده‌اي مي‌باشد كه نه تنها قوم كرد را به سمت توسعه سوق نخواهد داد بلكه بر روند زوال و فقر اين قوم خواهد افزود.

*لازم است دانشگاه با همكاري و حمايت هر چه بيشتر از تشكلهاي دانشجويي، اجراي برنامه هاي علمي،فرهنگي،سياسي و اجتماعي دانشجويي را به دست جنبش اصيل دانشجويي بسپارد و در آينده شاهد اينچنين حادثه‌هاي تاسف باري نباشيم.

بيانيه شعبه زنجان سازمان دانش آموختگان ايران ( ادوار تحكيم )

ادوارنيوز: شعبه زنجان سازمان دانش آموختگان ايران در خصوص تعطيلي يك تشكل دانشجويي در دانشگاه زنجان بيانيه اي صادر كرد:
در شرايطي كه ملت ايران خود را آماده استقبال از سال نو و خانه تكاني روحي و جسمي مي‌كنند تا با فاصله گرفتن از خستگي حاصل از يكسال تلاش و كوشش در جهت بهبود شرايط سخت زندگي با انگيزه‌اي بيشتر به حيات جمعي و فردي خود بپردازند، مجموعه حوادثي پيش آمده است كه حداقل بخش قابل توجهي از نخبگان و دلسوزان جامعه را در بهت و حيرت عميق و نگراني مضاعفي فرو برده است. بكارگيري ادبيات نامانوس و غيرديپلماتيك همراه با عملكرد غيرمسوولانه در عرصه روابط بين‌الملل منجر به صدور قطعنامه‌هاي الزام‌آور و تهديدآميز بي‌سابقه عليه كشور شده كه صف‌آرايي قدرتهاي جهاني در مقابل ايران را اتحاد و انسجام بيشتري بخشيده است.

از ديگر سو برخورد با جامعه دانشگاهي اعم از استاد و دانشجو و احزاب و نهاد‌هاي مدني و تشكلهاي غيردولتي و تهديد و ارعاب علاقه‌مندان به فعاليتهاي تشكيلاتي و دستگيري و بازجويي بي‌حساب و كتاب فعالان حوزه‌هاي مختلف شتاب بيشتري به خود گرفته است. از جمله مي‌توان به بازداشت گسترده معلمان، فعالان جنبش زنان و بازداشت فعالان قومي همراه با برخوردهاي خشونت‌آميز و ……….. اشاره كرد. مجموعه اين اتفاقات هر انسان عاقلي را نگران مي‌كند و ديگر صحبت از فضاي امن و آرام و عادي، دلي را نمي‌ربايد و وجهي نمي‌يابد.

كوتاه سخن آنكه ما را در بيان اين نگراني‌ها با بخش نابالغ و مسووليت نشناس نظام كاري نيست، اما از بخش محاسبه‌گر و مسووليت‌پذير حاكميت كه دغدغه استقلال و تماميت ارضي و منافع ملي و دوام و بقاي نظام را دارند سوال مي‌كنيم :

۱- آيا از ديدگاه شما شرايط امروز ايران بحراني نيست؟ آيا هيچ تهديد عاجلي ملت ايران و استقلال همه جانبه آن را به مخاطره نيفكنده است؟ آيا در باور شما صدور قطعنامه‌هاي پي‌ در پي و الزام‌آور شوراي امنيت هزينه كمي بر دوش ملت و حكومت بار مي‌كند؟

۲- كوشش مسالمت‌آميز و مدني براي ابراز تعلقات زباني و قومي از حقوق اساسي هر شهروندي محسوب مي‌شود و مادام كه پيگيري اين مطالبات روندي پرخاشجويانه و مخل امنيت عمومي نمي‌يابد بايسته مواجهه‌اي همدلانه، عقلاني و در چارچوب قواعد حقوقي براي برآوردن حداقلي از چنين خواسته‌ها‌يي مي‌باشد. حال، آيا از نظر شما تجمع آرام و مهرورزانه جمعي از جوانان زنجان جهت پخش شيريني و تبريك روز جهاني زبان مادري ( كه ايران خود يكي از كشورهاي پيشنهاددهنده به سازمان [1] يونسكو جهت نام‌گذاري اين روز بوده است ) آنچنان تهديدي براي امنيت ملي بوده كه آنان مستحق برخورد امنيتي و خشونت‌آميز و دستگيري و بازداشت باشند؟ اين چگونه نگرشي‌ست كه شرافتمندترين جواناني را كه به جاي پرداختن به زندگي شخصي و خوش باشي، راه دلسوزي و خدمت بي‌مزد و منت به توسعه فرهنگي ملت خويش را در پيش گرفته‌اند به ديده دشمن مي‌نگرد؟ براستي آيا جليل غني‌لو كه فرزند يك رزمنده بوده و خود يكي از جوانان پرشور و دردمند زنجان محسوب مي‌شود، مستحق چنين برخوردي مي‌باشد؟ ذره‌اي انصاف، وجدان و مسووليت‌پذيري كافي‌ست تا باور كنيم كه قريب ۲۵ روز بازداشت ايشان، نابحق و ناعادلانه و غيرمسوولانه بوده است.

۳- از شما مي‌پرسيم كه حكومت تاكنون از برخورد حذفي با اساتيد و دانشجويان و انجمن‌هاي اسلامي و دفتر تحكيم وحدت چه طرفي بسته و چه گلي بر سر جامعه دانشگاهي زده كه حال به سراغ تشكلهاي ديگر رفته است؟ اگر ديروز با انجمنهاي اسلامي برخورد مي‌شد و امروز در جمعيت اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان تخته مي‌شود، لابد دگر روز هم نوبت انجمنهاي علمي فرا مي‌رسد. پس ديگر نمي‌بايست از ياس و انفعال و سرخوردگي و تغيير نگاه جوانان و دانشجويان و دانشگاهيان و فعالان فرهنگي، صنفي و سياسي گله‌اي باشد. اگر حكومت سياستي را در پيش بگيرد كه حتي كوچكترين انتقاد و اعتراض مسالمت‌آميزي را برنتابد و به آن با زبان زور و خشونت پاسخ دهد، به يقين نتيجه منطقي‌اش اين خواهد بود كه حاكميت چنان متصلب شده است كه ظرفيت و تحمل هيچ ديدگاه اصلاحي را ندارد.

۴- اكنون ۹ ماه است كه رضا عباسي عضو سازمان ادوار شعبه زنجان در بازداشت به سر مي‌برد، كسي كه بهترين دوران عمرش را صرف تحصيل و فعاليت‌هاي دانشجويي كرده و صادقانه به ملت خود خدمت بي‌چشم‌ داشت و وفادارانه انجام داده است. نتيجه آن شده است كه وي را نه تنها از حق طبيعي و بديهي داشتن شغل محروم كرده‌اند، بلكه به آن هم قانع نشده و اكنون ۹ ماه است كه بدون برخورداري از حق مرخصي و آزادي مشروط و ديدار دوستان و آشنايان، اسير بنديان شده است. آيا در منطق شما امثال رضا عباسي خطري براي حاكميت محسوب مي‌شوند يا كسانيكه خواب‌آلوده و كورانه عصايي را كه به دستشان افتاده به هر سمت و سويي مي‌چرخانند و افكار عمومي دنيا را بر عليه ايران تحريك و تهييج مي‌كنند؟

از اين رو شعبه زنجان سازمان دانش‌آموختگان ضمن اعتراض به تعطيلي «جمعيت اسلامي دانشجويان دانشگاه زنجان» توقف روند اعمال فشار و خشونت در مواجهه با فعالان صنفي و قومي و به ويژه آزادي رضا عباسي و جليل غني‌لو را در آستانه سال نو خواستار مي‌باشد.

 

 

نوشته شده در جمعه 18 آذر 1390ساعت 01:23 توسط biz turkuz| 1باخیش



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت




جاوا اسكریپت

تعداد بازدیدکنندگان :
تعداد افراد آنلاین :
مرکز آموزش ایرانیان
آزربایجان جانیم سنه قوربان اولسون خوش گؤردوک سیزی! کد پیغام خوش آمدگویی کد لرزش هنگام راست کلیک